دانشـنامه موضوعی علوم قـرآن و حدیث

موضوعات مطالب

۹۶ مطلب با موضوع «علوم قرآن» ثبت شده است

ســــمانه حســــن

قرآن،میزان و ملاک و معیار است،وسیله سنجش است،به ما فرموده‏ اند:معیارتان قرآن باشد.هر حدیثى که شنیدید و یا دیدید،با قرآن بسنجید،اگر مطابق قرآن بود بپذیرید و در غیر این صورت،آن را دور بریزید،«فما وافق کتاب اللّه فخذوه و ما خالفه فاطرحوه» نه تنها حدیث،بلکه هر نوع گفتار و نوشتارى را باید با قرآن سنجید.همه ارزشها را باید با قرآن بسنجیم.درباره مرجعیت مى‏ گویند:مرجع باید اعلم و اتقى باشد.پس از ارتحال برخى مراجع عالیقدر تقلید،بحثى در سیماى جمهورى اسلامى داشتم.در آن بحث گفتم:بیائید معیارهاى مرجعیت را از قرآن به دست آوریم.بدون شک علم و تقوا ارزش است،امّا قرآن آیاتى دارد که اگر بعضى‏ها،مرجع تقلید شوند،به این آیات عمل نشده است!قرآن مى‏فرماید:«ترهبون به عدوّ اللّه» یکى از ویژگى ‏هاى هر مسلمان به ویژه رهبران جامعه اسلامى،ایجاد ترس در دل دشمنان خداست.
و یا مى‏ فرماید:«لیغیظ بهم الکفار» رهبر دینى باید کفار را به خشم آورد و یا مى ‏فرماید:«اشدّاء على الکفار»م‏ؤمنان باید در مقابل کفار،شدید و سخت باشند.بدیهى است که اگر فلان شخص مرجع شود،نه تنها دشمنان خدا به خشم نمى‏ آیند و ترس و وحشتى احساس نمى‏ کنند،بلکه شاید خوشحال هم بشوند. در حالى که امام عسکرى علیه السلام مى‏ فرماید: «فقیه کسى است که مردم را نجات دهد.» در تاریخ هر ملّت و امّتى روزهاى حسّاسى پیش مى‏آید که مردم به مردانى استوار که آنها را از گرداب حوادث نجات دهد، نیازمندند. به راستى چه کسى مى‏تواند حوادث واقعه را تحلیل و تبیین کند؟ نیازى به ذکر نیست که تیمّم و غسل، حوادث واقعه نیست!بنابراین، قرآن علاوه بر علم و تقوا، معیارهاى دیگرى را نیز بیان کرده است که قطعاً باید مورد توجّه قرار گیرند.

از امام رضاعلیه السلام در مورد مسح سر سؤال کردند که چرا قسمتى از سر را مسح مى‏کنیم و همه سر را مسح نمى‏کنیم؟ فرمودند:«لمکان الباء» به خاطر وجود حرف «ب». چون قرآن فرمود:«وامسحوا برؤوسکم»و نفرمود: «وامسحوا رؤسکم».خوب است با قرآن انس بیشترى داشته باشیم و پاسخ سؤال‏هاى خود را از قرآن بگیریم.جواب‏ها و استدلال‏هاى قرآن بسیار زیباست؛از من پرسیدند:چرا باید نماز بخوانیم؟ گفتم: قرآن جواب مى‏دهد: «اعبدوا ربّکم الّذى خلقکم»عبادت کنیدخدایى که شما را آفرید. براى چه خدا را عبادت کنیم؟ براى اینکه خداوند ما را آفریده است! پس رمز عبادت تشکّر از خداست.چنانکه در آیه‏اى دیگر، خداوند از قریش مى‏خواهد او را عبادت کنند. «فلیعبدوا ربّ هذا البیت»زیرا آنها را از گرسنگى نجات داد و ازترس و نگرانى آسوده ساخت. «الّذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف» همچنین قرآن مى‏فرماید: «اقم الصلاة لذکرى»  نماز بخوان تا یاد من باشى.در جاى دیگر مى‏فرماید:یاد من آرامش‏بخش دلهاست.«الا بذکر اللّه تطمئنّ القلوب»

منبع :
www.qaraati.com

ســــمانه حســــن

بسم الله در قرآن در جای مخصوصی بکار گرفته میشود. این آغاز گفتار در هر یک از ١١٤ سوره قرآن، بجز سوره ٩ میباشد.  فقدان بسم الله از سوره ٩ نسلهای مردمیکه قرآن را برای ١٤ قرن گذشته مطالعه کرده بودند متحیر کرده بود.  در حقیقت بیشتر فرضیه ها ترقی کرده بودند که این پدیده را توضیح بدهند.  همانطور که ثابت میشود، این نیز قسمتی از انشاء ریاضی است که بطور پیچیده در توی قرآن ساخته شده است.  از آنجائیکه قرآن شامل ١١٤(١٩*٦) سوره است، بسم الله جاافتاده از سوره ٩ باید نتیجه اش  در مجموع ١١٣ بسم الله در قرآن باشد. عددی که مضربی از ١٩ نیست.  بهرحال اگر شروع به شمردن از سوره ٩ بکنیم، تشخیص میدهیم که درست ١٩ سوره بعد، در سوره ٢٧، بسم الله جاافتاده جبران میشود. این سوره دارای دو بسم الله یکی در آغاز و یکی در آیه ٣٠ است. بنابراین مجموع بسم الله ها در قرآن ١١٤، یا ١٩*٦، با بسم الله اضافی در سوره ٢٧ دوباره برقرار شده است.  نه فقط بسم الله جا افتاده در ١٩ سوره بعدی پیدا شد بلکه سوره و شماره آیه ایکه در بسم الله اضافی وجود دارد نیز مجموعی از عدد ٥٧ (٣٠+٢٧) می باشد. این کاملاٌ فوق العاده است و به ما نشان میدهد که چطور نمام قرآن شبیه یک معّمااست، با تمام اعداد یکه با یکدیگری در سیستم ریاضی بر مبنعی ١٩ مناسب هستند. اذتیاط بین بسم الله جا اقتاده و بسم الله اضافی ما را وادار میکند بیشتر در طرح ریاضی قرآن بیندیشیم. اگر تعداد سورهها را جمع کنیم از سوره ٩ (با بسم الله جاافتاده) تا سوره ٢٧ (با بسم الله اضافی) شروع کنیم، مجموع مضربی از ١٩ است همانطور که باید باشد، چون جمع هر عدد متوالی ١٩ مضربی از ١٩ است. بهرحال، چیزی که فوق العاده است این است اگر تعداد کلمات عربی را از اولین بسم الله در سوره ٢٧ با دومین در آیه ٣٠ در همان سوره بشماریم بشخیص میدهیم که مجموع درست همان شماره بالاست ٣٤٢ یا ١٩*١٨. خلاصه اصل های ریاضی که دراین بخش مرور شد در پایین داده شده است.

 اصل ٢٠- (١٩*٦) بسم الله در قرآن است.

 اصل ٢١- ١٩ سوره، از بسم الله جا افتاده در سوره ٩ تا بسم الله اضافی پیدا شده در سوره ٢٧ وجود دارند. (شامل هر دو سوره است)

 اصل ٢٢- بسم الله اضافی در سوره ٢٧ با آیه ٣٠ پیدا شده است. جمع این دو عدد ٥٧ یا ١٩*٣ است.

 اصل ٢٣- تعداد کلمات عربی از اولین بسم الله در سوره ٢٧ تا دومین بسم الله در آیه ٣٠ همان سوره ٣٤٢ یا ١٩*١٨ است. این همان عدد بدست آورده است که اگر ما همه شماره های سوره ها را از سوره ٩ (با بسم الله جا افتاده) تا سوره ٢٧ جمع میکنیم.یک پدیده بی نظیر- چنانکه قبلاً گفته شد، هر سوره در قرآن با بسم الله شروع میشود، بجز سوره ٩.  بهرحال به هیچ کدام از این بسم الله ها شماره آیه تعیین نشده است، بجز سوره اول که بسم الله در آیه یک می باشد.  اما، بسم الله های بی شماره قسمتی از قرآن هستند.  حقیقت اینکه آنها بیشماره هستند نیز قسمتی از انشأ ریاضی قرآن است. برای نشان دادن این موضوع شماره آیه را به هرکدام از بسم الله های بیشماره صفر بعین میکنیم، تا اینکه آنها در مطالعات ما بشمار آیند. 

اصل ٢٤- بیائد شماره سوده را با شماره آیه ایکه بسم الله آمده است برای هر یک از ١١٤ بسم الله در قرآن ترکیب کنیم (با هم بگذاریم) و همه شماره های ترکیب شده را جمع کنیم. مفهوم شماره های ترکیب شده در زیر با مثال توضیح داده خواهد شد. اولین بسم الله در سوره یک، آیه یک آمده است. عدد ترکیب شده برای این بسم الله ١١ است با گذاشتن دو عدد (١و١) با هم ١١ بدست آمده است دومین بسم الله در سوره ٢، آیه صفر آمده است. عدد ترکیب شده برای این بسم الله ٢٠ ایت. اگر این دوشماره ترکیب شده را جمع کنیم. ١١ و ٢٠ عدد ٣١ را بدست  می آوریم- ما این مرحله را برای هر سوره ادامه میدهیم. از سوره ٩ می گذریم چون آن بسم الله ندارد. بعبارت دیگر سوره ٢٧ را دوبار می شماریم چون در این سوره دو بسم الله آمده است. یکی در آیه صفر و دیگری در آیه ٣٠. اعداد ترکیب شده ٢٧٠ و ٢٧٣٠ نشان دهنده دو بسم الله در این سوره هستند. آخرین بسم الله در سوره ١١٤ آیه صفر آمده است. عدد ترکیب شده برای این بسم الله ١١٤٠ میباشد. با اضافه کردن همه ١١٤ عدد ترکیب شده مجموعی از ٩٨١٩١ یا ١٩*٣٥٨٩ بدست می آوریم. این عمل در جدول ٧ نشان داده شده است.

 

منبع :www.khschool.ir 

ســــمانه حســــن

این هم باور نکردنی است.  زیرا این چهار کلمه و ١٩ حرف بسم الله که در بیشتر ترکیبات عددی نتیجه میدهند بر مبنی ١٩ قرار دارند. این ترکیبات بنظر اتفاقی نمیرسند.  آنهاخیلی ثابت، هستند، برای مثال بیایید به اعداد در اصل های ٢و ٩ نظر افکنیم، همانطور که متوجه شده اید این اعداد در این اصل ها بهمان نظم هتسند. ن= ؟٤؟٣؟٢؟١

اعداد ١-٤ نشان دهنده این چهار کلمه بسم الله هستند.  علامت سوال ها نشان دهنده هر عدد صحیح هستند.  عدد نتیجه داده شده (ن) مضربی از ١٩ میباشد.  فقط دو توضیح احتمالی برای این اعداد در اصل های ٢ تا ٩ وجود دارد که در این نظم باشند.  توضیح شماره یک اینکه، همه اینها اتفاقی باشند.  رویهمرفته چیرهای اعجاز انگیز گاهی اتفاق می افتد.  که بسادگی ابدا نمیتواند توضیح داده شود.  تنها توضیح دیگر اینست که بسم الله در یک راه معینی ساخته شده که منتیج به یک سیستم ریاضی فوق العاده شود.

حال بیایید حساب کنیم کدام توضیح مبنی بر تئوری احتمالات بیشتر مورد قبول است؟

 اولا:احتمالات یا (شانسها) برای ترکیب ریاضی بسم الله تصادفی اتفاق بیقتد، چیست؟

می توانیم این احتمالات را حساب کنیم؟ اگر بتوانیم چطور؟

ســــمانه حســــن

برخلاف تصور بعضى که قرآن را تنها کتاب عبادات و اخلاقیّات مى‏دانند، باید بدانیم که تنها یک دوازدهم این کتاب آسمانى یعنى حدود پانصد آیه آن مربوط به مسائل فقهى است و بیشتر آن درباره مسائل مختلف خانوادگى، اجتماعى، سیاسى، نظامى، تاریخى، اعتقادى و فرهنگى است.شما کدام کتاب را سراغ دارید که روى مسائل اجتماعى از قبیل وحدت، مشورت، مبارزه با فساد و برقرارى نظم و امنیت این همه تأکید کرده باشد؟
قرآن کتابى است که در روش تربیت خود، هم طرح مى‏دهد و هم الگو معرّفى مى‏ کند، الگوهایى همچون پیامبر صلى الله علیه وآله  و ابراهیم علیه السلام  و همسر فرعون البته تأثیر کلام خدا تنها براى کسانى است که روح خود را از تعصّبات نابجا، خودخواهى‏ ها، خود کامگى‏ ها و غرور و لجاجت و تکبّر و کینه و سایر موانع شناخت پاک کرده باشند و به قول قرآن: اهل تقوا و عاشق حقیقت باشند، زیرا آیات قرآن همچون بارانى است که چون بر گلستان مى‏ بارد بوى عطر آن را زیاد مى‏ کند و چون بر لجنزار آلوده فرو ریزد بوى تعفّن آن را بیشتر مى ‏کند.قرآن همچون سایر کتاب‏هاى علمى نیست که سروکارش تنها با مغز بشر باشد، بلکه پیش از آنکه کتاب علم باشد کتاب رشد است، داستان‏هایش سرگرمى نیست؛ عبرت است. تاریخ آن تنها سرگذشت اقوام پیشین نیست؛ بیان فلسفه سقوط یا نجات ملّت‏هاست. قرآن کتابى است که هرچه دنیا پیش رود، اسرارش بیشتر آشکار مى‏ شود. قرآن کتابى است آسان، روشن و رسا. قرآن، راهنمایى است که انسان را از خاک به خدا مى ‏رساند و از ماده به معنا اوج مى ‏دهد.نمى‏ دانم چرا برخى ‏ها مى‏ گویند: قرآن ظنّى الدّلالة است؟! سندش قطعى است امّا دلالتش ظنّى است.خود قرآن مى‏ گوید: من نورم، امّا ما مى‏ گوییم دلالت تو برفک دارد!این سخن بزرگ‏ترین توهین به قرآن است و اساسى ندارد،البتّه قرآن یک سرى آیات متشابه دارد که آنها هم با رجوع به محکمات قرآن محکم مى ‏شود. و آیاتى در قرآن وجود دارد که امامان معصوم‏علیهم السلام فرموده‏اند: معناى آن در آخر الزمان روشن مى‏ شود، مانندآیات سوره توحید و یا آیاتى از سوره حدید.قرآن کتابى است که با دلیل محکم به انسان بینش مى‏ دهد،با نقل تاریخ انبیا وامّت‏ها به انسان روش مى‏ دهد و با بیان پاداش‏ها و تشویق‏ها به انسان کوشش مى ‏دهد. معمولاً حکما، براى اندرزدادن به مردم از داستان‏هاى خیالى استفاده مى کنند، اما قرآن براى رسیدن به این هدف، از داستان‏هاى واقعى استفاده کرده است.
قرآن کتاب هدایت است: «ذلک الکتاب لا ریب فیه هدى للمتّقین»
قرآن کتاب شفا و درمان دردهاست: «و ننزّل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین» 
قرآن کتاب بشارت و انذار است: «لینذر الذین ظلموا و بشرى للمحسنین»
قرآن کتاب دوستى با نیکان است: «انّ اللّه یحبّ المحسنین»
قرآن کتاب سفارش به نیکى‏هاست: «و بالوالدین احساناً... و قولوا للنّاس حسنا»
قرآن کتاب تعقّل و تفّکر است، «انّا انزلناه قرآنا عربیّا لعلکم تعقلون»
قرآن کتاب دعوت به عمل است: «لِمَ تقولون ما لا تفعلون»  ، «أتأمرون النّاس بالبرّ و تنسون انفسکم»
قرآن کتاب جهاد و مبارزه است: «انّ اللّه یحبّ الذین یقاتلون فى سبیله» 
 قرآن کتاب دعوت به مطالعه در طبیعت و شناخت آن است: «أفلا ینظرون الى الابل کیف خلقت و الى السماء کیف رفعت و الى الجبال کیف نصبت و الى الارض کیف سطحت»
در این کتاب،هم رابطه انسان با خدا بیان شده (عبادات)وهم رابطه انسان با خلق خدا(تعلیم و تعلّم، عفو و انفاق، ایثار و تعاون و...)و هم رابطه انسان با طبیعت (تسخیر و عمران و اِحیا و بهره‏گیرى دور از اسراف و تبذیر).در این کتاب رابطه انسان با مخالفان و منافقان بیان شده است که آنان را با حکمت و موعظه و مجادله نیکو، به حقّ دعوت کنید و با مفسدانى که همچون خارِ سر راه، مانع قبول حق براى توده محروم هستند و با یاغیان جامعه مبارزه کنید.قرآن کتاب سیاست و حکومت است: «انّا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما أراک اللّه»
کسانى که مى‏ گویند: دین از سیاست جداست، معناى سخنشان این است که بخشى از آیات قرآن حذف شود!در این کتاب آسمانى، روش معاشرت با مردم، مبارزه با انواع خرافات، پایدارى به پیمان‏هاى سیاسى، اقتصادى و نظامى، رعایت حقوق خانواده، احترام متقابل زن و شوهر یا فرزندان و والدین به روشنى بیان شده است.در این کتاب آسمانى، براى مبارزه با جنایت پیشه‏گانى که امنیّت عمومى را به هم مى ‏زنند؛ با اسلحه یا شایعه، جنگ سرد و گرم به وجود مى‏ آورند، به عفّت عمومى لطمه مى ‏زنند و به مال و ناموس دیگران تجاوز مى ‏کنند، دستوراتى قاطع و صریح بیان شده است.این کتاب آسمانى، چنان بینش و اعتقادى در انسان‏هاى آماده به وجود مى ‏آورد که آنان هر لحظه خود را زیر نظر خداى عالم و آگاه مى‏ یابیند.

ســــمانه حســــن