دانشـنامه موضوعی علوم قـرآن و حدیث

موضوعات مطالب

مرحله سوم :


 ازاین مرحله تا مرحله آخر که مرحله ولوج روح است ،کمک می گیریم از آیه 14سوره مؤمنون: «ثم خلقناالنطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشاناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین .»

« پس خلق کردیم علقه را ازنطفه وعلقه را به مضغه ومضغه را به استخوان تبدیل کردیم وسپس روی آنرا با گوشت پوشاندیم وبعد از آن ایجاد کردیم خلقتی دیگر . پس آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده »

 با توجه به این آیه علقه درسومین مرحله قرار می گیرد . علقه به دومعناست: 1ـ خون لخته شده 2ـ زالو

 بررسی علمی این مرحله درمرحله جایگزینی گفتیم که بلاستو سیت (پیش رویان ) با تخریب قسمتی ازمویرگهای مادری درتماس مستقیم بارگهای خونی مادرقرار می گیرد.این مویرگها متسع وپرخون بوده وبه عنوان سینوزوئیدها شناخته می شود وحوضچه هایی بنام حوضچه های سن سی سیال وجود دارد که به سینوزوئیدها پیوسته وخون مادری به داخل حوضچه ها می ریزد . همانگونه که  تروفوبلاست به تخریب بیشتروبیشترسینوزوئیدها ادامه می دهد .خون مادری درمیان دستگاه تروفوبلاستی شروع به جریان می کند. با جریان خون درسلولهای پیش رویان شکل ظاهری آن شبیه به لخته خون می شود،ازطرفی این شکل ظاهری شباهت زیادی به زالو دارد . همانطور که قبلاًگفته شد پروفسور کیت موراستادجنین شناس کانادایی این مرحله رادر زیر میکروسکوپهایی قوی مشاهده کرد ودریافت که علقه نه تنها از نظر ظاهر شبیه به زالوست بلکه ازنظرعملکردهم به آن شباهت داردوهمانگونه که زالوبا تخریب سلولهای پوششی بارگهای میزبان ارتباط برقرارمیکند وازآن تغذیه می نماید،علقه هم دقیقاًهمان عمل را انجام می دهد.«ما آفرینش هر انسانی را با گرفتن چکیده ای از چکیده های خاک آغاز می کنیم ــ بعد آنرا یک چکه میکنیم و در جای مناسبی قرار می دهیم بعد آنرا به چیزیکه خود را می آویزد می آفرینیم، بعد آنرا به گوشت جویده شده لای دندان می آفرینیم، بعد استخوانهائی را از آن می آفرینیم، بعد استخوانها را گوشت می پوشانیم. دست آخر آنرا خلقت دیگری می دهیم. به این شکل خدای شایان خلاقیت بهترین آفریدگاران است».

نکات آیه:

1- انسان از چکیده ای از چکیده های خاک آفـریـده می شود.

2-چکیده ای از چکیده های خاک به صورت یک چکه (یک قطره) در میآید.

3- چکه در جای مناسـبی قرار می گیرد.

4- چکه (قطره) به چیزیکه خـود را می آویزد در می آید.

5- چیزیکه خود را می آویزد به صورت گوشت جویده لای دندان در می آید.

6- از گوشت جویده لای دندان برخی از استخوانها درست می شود.

7- استخوانها با گوشت پوشانده می شوند.

8-در نهایت جنین آفرینش دیگری را بخود می گیرد.

9- خدا بهترین آفریدگاران است.

1- انسان از چکیده ای از چکیده های خاک آفریده می شود: عناصری که انسان را (یعنی نطفه وی را) درست می کنند چکیده ای از مواد غـذائی هستند که انسان آنهـا می خورد. مـواد غـذائی نیز یا بـطور مسـتقـیم (یعنی: از طریق مصرف گیاهان) چکیده ای از خاک است، و یا بطور غـیر مستقـیم (یعـنـی: از طریق مصرف گوشت و مواد غذائی حیوانات) چکیده ای از خاک است. به این ترتیب انسان چکیده ای از چکیده های خاک می شود.  

2- چکیده ای از چکیده های خاک به صورت یک چکه (یک قطره) در می آید: عنصر توارثی انـسـان کـه قرار است یک انسان را درست کنند و چکـیـده ای از چکـیـده هـای خاک است، در اولین گام خود که در هم ذوب شدن اسپرم مرد و تخمک زن است، زیر مـیکروسکـوپ بـرای مـا بصورت «یک چکه» است.

3-چکه در جای مناسبی قرار می گیرد: وقتی چکه مزبور وارد رحم می شود دنبال جای مناسـبی می گردد و جای مناسب خود را پیدا می کند. یعنی اینطور نیست که هر جای رحم که قرار بگیرد موفق به رشد می شود و رشد می کـند. بـلکه در صورت قـرار نگرفتن در جای مناسب تلف می شود.

4- چکه (قطره) به چیزیکه خود را می آویزد در می آید: پـس از اینکه چکه مـزبور وارد رحم می شود از پـوسـته خود بیرون می آید و دنبال جای مناسبی در جداره رحم می گردد و نهایتا چنانکه آیه توصیف می کند خود را به جداره رحم می آویزد. اغلب خود را به جداره سقف رحم می آویزد. (عَـلَـقـَة به معنی: "چـیـز آویخـته و چیزیکه خود را می آویزد" است. هم خانواده  واژه مُعَـلـّـق به مـعـنی: "آویـخـته و آویـزان" است. عـلت اینکه برخی آنرا به معنی: "خون بسته" ترجمه کرده اند این است که عـلـقـه به معنی: "خون بـسـته" نــیـز هست.عـلت نامگذاری «عَـلـَقـَة» به "خون بـسـتـه" نیز ظاهـراً این بوده که وقـتـی خـون از محل آسـیـب دیده بیرون می آید خشک و آویخته می شـود. به "زالـو" و "کرم" نیز عـلقه اطلاق شـده است. چـون خـود را می آویزند.وقـتـی تـخـم وارد رحـم می شـود و بـه جداره رحم می آویزد زالـو مانند هم هست، و زالـو مانند عـمل نیز می کند. شاید منظور آیه از «عـلـقـه» در ایـنجا به معنی:"زالو و زالو مانند" نیز باشد).

 5- چیزیکه خود را می آویزد به صورت گوشت جویده لای دندان در می آید: بعد «عـلـقـه» (یعنی چیزی که پـیـش از ایـن خـود را به جداره رحم آویخت) به شکـلی که در تصویر می بینیم در می آید. این تصـویر تصویر یک جـنـیـن سـه هــفــته ای است. تقـریباً 2 میلیمتر است. هـم از نـظـر انـدازه و هم از نظر شکـل، دقـیـقـاً هـمـانـطـور که قـرآن آنرا توصیف می کند مانند "یک تکه گوشت جویده لای دنـدان" می ماند.

6- از گوشت جویده لای دندان برخی از استخوانها درست می شود: پـس از 4 هـفـته که طول جـنـیـن تـقـریباً 6 مـیلیمتر است، از آن شکلی که مانند گوشـت جویده لای دنـدان بـود، بـرخـی از استخوانها که ستون فـقـرات باشد درست شده است. هـیـچ گـوشـتی نـیـز روی آنها نیست. البته این تصـویـر میکروسکوپی است (یعنی این ستون فـقـرات با چشم دیده نمی شوند). 

7- استخوانها با گوشت پوشانده می شوند: در 5 هفتگی یک شیار گوشتی روی کمر درست می شود و در 6 هـفـتگی ستون فـقرات کاملا از گوشت پوشانده می شود (ستون فقرات تا "پیش از پوشیده شدن از گوشت" همچنان میکروسکوپی هستند).

8- در نهایت جنین آفرینش دیگری را بخود می گیرد: جمله «در نهایت او را آفـریـنـش دیگـری می دهـیـم» که آیه آنـرا مطرح میکند به این معنی است که جنین انسان در روند رشد خود با جنین جانوران دیگر شباهتی یا شباهتهائی دارد، ولی در اواخر رشـد خود خلـقـت دیگری بخـود می گیرد کـه با هـیـچـیـک از آنها شـبـیـه نیست.جـنـیـن انـسـان در مـراحـل رشـد خـود در واقع همانگونه که مرحله ای از آن را در تصویر می بینیم هـمـانـندیهای زیادی با جنین حیوانات دارد، طوریکه فقط یک متخصص می تواند آنها را از هم تمیز بدهد. جنین انسان و میمون حتی تا چند هـفـته پـیـش از تولد آنـقـدر شـبیه بهم هستند که فقط یک متخصص می تواند آنها را از هم تمیز بدهد. در اواخرِ رشد خود است که رفـتـه رفـتـه روند رشـد دیـگری بخود می گیرد و از بـقـیـه متمایز می شود تا جائیکه تا پیش از روزهای تولد خود دیگر به هیچیک از انواع  حیوانات شباهـتی ندارد.

 9-خدا بهترین آفریدگاران است: جمله "خدا بهترین آفـریـدگاران است" به این معنی است که انسان نیز چیزهائی را خواهد ساخت ولی بپای آفریده های خدائی نخواهد رسید. با بکار بردن واژه خالق و جمع بستن آن، ساخت و تولـیدات انـسان را تقدیر می کند ولی با ساختهای خود خیلی فاصله می دهد.در عـصر ما فعلاً انسان خـیـلی از چیزهـا را ساخته و می سازد ولی از آنجا که آنها خودآگاه نیستند و به این خاطر فکر نیز نمی توانند بکنند، بلکه همانگونه که سـاخته و برنامه ریـزی می شوند کار می کنند، خیلی با آفریده های خدائی تفاوت دارند.

ســــمانه حســــن

جنین شناسی(مرحله سوم)