دانشـنامه موضوعی علوم قـرآن و حدیث

موضوعات مطالب

بدون شک معجزه برای پیامبران - به ویژه اولو العزم- یک وسیله اثباتی به شمارمی‏رود تا سند نبوت و شاهد صدق دعوت آنان قرار گیرد و گواه آن باشد تا که ازجهان غیب پیام آورده‏اند.لذا معجزه‏ای که به دست آنان انجام می‏گیرد باید نشانه‏ای‏از«ما ورای الطبیعه‏»باشد، یعنی کاری انجام گیرد که طبیعت این جهان از عهده‏انجام آن عاجز باشد، به همین جهت آن را«خارق العادة‏» توصیف می‏کنند، یعنی‏بیرون از شعاع تاثیرات طبیعی مالوف(عوامل طبیعی شناخته شده و معروف)قرارگرفته است.

اکنون این سؤال پیش می‏آید که معجزه یک ضرورت تبلیغی است‏یا ضرورت‏دفاعی؟یعنی پیامبران دعوت خود را از همان روز نخست‏با معجزه آغاز می‏کنند، یا موقعی که با شبهه‏های منکرین رو به رو می‏شوند معجزه ارائه می‏دهند؟سیره‏پیامبران و صراحت قرآن بر امر دوم دلالت دارد.اساسا هیچ پیامبری از همان آغاز، دعوت خود را با معجزه هم راه ننمود، ولی هنگامی که با منکران رو به رو گردید ودرخواست معجزه نمودند - یا بدون در خواست و صرفا برای دفع شبهات آنان‏معجزه آورده است.دعوت انبیا عین صراحت‏حق است که با فطرت اصیل انسان‏دم ساز و با عقل سلیم هم آهنگ می‏باشد.چیزی را می‏گویند که فطرت و عقل‏بشری بی‏درنگ و آزادانه آن را می‏پذیرد. و بالحق انزلناه و بالحق نزل، ما قرآن را که عین حقیقت است فرو فرستادیم (یعنی حقیقتی آشکار و انکار ناپذیر) و همین گونه‏فرود آمد». له دعوة الحق، خدا را دعوتی است‏حق و روشن‏». فتوکل علی الله انک‏علی الحق المبین، بر خدای خود تکیه کن.راهی که می‏روی حق و آشکار است‏».
ذلک الکتاب لا ریب فیه، این کتاب جای تردیدی در آن نیست‏»، یعنی آن اندازه‏شواهد صدق، آن را فرا گرفته که راه تشکیک و تردید در آن را بسته است. لقد جاءت‏رسل ربنا بالحق، پیامبران همگی حق آور بودند». یا ایها الناس قد جاءکم الحق من‏ربکم ، ای مردم!آن چه را که برای شما آمده صرفا حقیقت آشکاری است‏». الله‏الذی انزل الکتاب بالحق و المیزان، خداوندی که کتاب و شریعت را حقیقتی آشکار ومعیار سنجش حق از باطل قرار داد». 
از این‏رو در جای جای قرآن تصریح شده که صاحب نظران اندیش‏مند، بی‏درنگ‏دعوت حق را می‏پذیرند و به ندای حقیقت لبیک می‏گویند.تنها کسانی که حق راخوش آیند ندارند یا با مصالح موهوم خویش سازگار نمی‏بینند، آن را نمی‏پذیرند، گر چه در دل به حق بودن آن اذعان و اعتراف دارند. و یری الذین اوتوا العلم الذی‏انزل الیک من ربک هو الحق و یهدی الی صراط العزیز الحمید، دانش مندان اندیش‏مندبه خوبی در می‏یابند آن چه بر تو نازل گشته، صرف حقیقت است و به سوی راه حق‏تعالی که عزیز و حمید است هدایت می‏کند».مقصود از عزیز، یگانه قدرت قاهره‏حاکم بر جهان هستی است و حمید به معنای ستوده و پسندیده است. و لیعلم الذین‏اوتوا العلم انه الحق من ربک فیؤمنوا به فتخبت له قلوبهم، تا دانش وران بدانند که‏شریعت الهی محض حق است و آن را باور دارند و دل‏های شان در برابر آن خاشع وحالت نرمش پیدا کند». درباره فرهیختگان از ترسایان نجران در پیش‏گاه قرآن، با ستایش از آنان، چنین‏گوید: و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحق،همین که بشنوند آن چه را که بر پیامبر نازل گشته، می‏بینی دیدگانشان (از شدت‏شوق و وجد درونی) لبریز از اشک گردد، زیرا حق را دریافته‏اند». آری، کسانی که حق ستیزند در برابر آن ایستادگی می‏کنند: لقد جئناکم بالحق ولکن اکثرکم للحق کارهون ، ما آن چه که آوردیم حقیقت آشکاری است، ولی بیش‏ترشما حق را خوش ندارید». و جحدوا بها و استیقنتها انفسهم ظلما و علوا ، گر چه (بازبان) آن را انکار نموده، ولی در دل آن را شناخته، باور داشته‏اند و این انکار ناشی ازحالت ظلم و استکبار آنان است‏».لذا طبق منطق قرآن، هم واره حق آشکار است وباطل خود نما و برای پذیرفتن حق دلیلی جز فطرت و حجتی جز خرد حاجتی‏نیست.برای حق جویان و حقیقت پویان دلیلی روشن‏تر از بیان خود حق نمی‏باشدو به حجت و برهان نیاز ندارد، زیرا حق، خود آشکار است و فطرت پاک آن را پذیرااست.

 

 


ســــمانه حســــن

معجزه یک ضرورت دفاعی