دانشـنامه موضوعی علوم قـرآن و حدیث

موضوعات مطالب

بحث درباره‌ی ترجمه‌ی قران از دیرزمان در بین دانشمندان به طور جدّی مطرح بوده است و ما بحث درباره‌ی ترجمه‌ی قران را با طرح این سؤال آغاز کنیم که : آیا ترجمه‌ی قران به‌زبانهای دیگر امکان دارد ؟

این سؤال بدین جهت طرح می‌شود که قران کلام الهی است و در کمال وجازت و بلاغت به عنوان اعجاز نازل شده است ، بنابراین برگرداندن آن به زبان دیگر هرگز نمی‌تواند این ویژگی را داشته باشد ، زیرا متن ترجمه شده سخن خلق است و قران سخن حق .

تعریف ترجمه:

تَرجَمَة مصدر فعل رباعی به معنای تبیین و ایضاح است. از این رو نوشته‌هایی که شرح حال رجال را بیان می‌کند ، کتب ترجمه می‌نامند و شرح حال هر یک از رجال را ترجمه‌ی اومی‌گویند. از سخن صاحب قاموس چنین بر‌می‌آید که در ترجمه ، تعدد زبان شرط است ، ترجمه برگرداندن از زبانی به زبان دیگر است ، مثلاً از عربی به فارسی.

در ترجمه شرط است که مترجم به گونه‌ای با دو زبان آشنا باشد که بتواند کاملاً رموز و دقایق کلامی هر دو را منتقل کند و با دقت نظر ، به دقایق نهفته در هر زبان آگاهی یابد .خلاصه بایدترجمه ، آینه‌ی تمام نمای اصل باشد تادر انتقال مفاهیم کمترین خللی حاصل نشود. البته هرگاه متن اصلی مانند متون مذهبی و کتابهای آسمانی از ویژگی‌های خاصی برخوردار باشد ، ترجمه نیز به همان سان حساسیتِ بیشتری خواهد داشت ، بنابراین ترجمه‌ی قران به دلیل معجزه بودن آن نسبت به متون دیگر بسیار دقیق و مشکل است و از همین جهت در ترجمه‌های قران لغزشهایی رخ داده است.  

شیوه‌ی ترجمه:

اگر ما ترجمه را برگرداندن مطلبی از زبانی به زبان دیگر بدانیم متن ترجمه شده نسبت به زبان مقصد حکم تفسیر ، شرح و توضیح دارد ، بنابراین باید در ترجمه قالب زبان مقصد زبان به گونه‌ای انتخاب شود که بتوانیم مفهوم منورد نظرمبداء را افاده کند .این کار ممکن است به سه گونه انجام شود :

1.ترجمه‌ی تحت اللفظی یا همگام

2.ترجمه‌ی آزاد

 3.ترجمه‌ی تفسیری


ترجمه‌ی تحت اللفظی:

به این صورت که مترجم به جای هر کلمه از زبان مبداء ، کلمه‌ای از زبان مقصد را جایگزین می‌کند .جمله‌ها و ترکیب بندیهای کلام را ، یک به یک ، کلمه به کلمه ، تعویض و تبدیل می‌کند و تا پایان همین گونه ادامه می‌دهد. مثلاً جمله‌ی « اعوذ بالله من الشیطان الرجیم » بدین صورت ترجمه می‌شود: پناه می‌برم به خدا از شیطان رانده شده ، یا  « بسم الله الرحمن الرحیم » را به نام خدای بخشنده مهربان ترجمه می‌کنند. اینگونه ترجمه بسیار دشوا است ، زیرا یافتن کلمات همانند ، با همان خصوصیات ، در دو زبان مبداء ومقصد کار آسانی نیست و بیشتر ، مترجمین به هیمن دلیل دچار اشکال فراوان شده‌اند. بعلاوه در بیشترموارد این چنین ترجمه‌ها نمی‌تواند کاملاً اصل معنی را افاده کند و این ، معلول نارسایی برخی کلمات در زبان مقصد است که به طور کامل نمی‌تواند معنای کلمات زبان مبداء را ایفا کند. لذا می‌توان ترجمه‌ی همگام را نارساترین اسلوب ترجمه دانست و مورد پسند محققین، مخصوصاً درباره‌ی کتب علمی نیست. همچنین اینگونه ترجمه‌ها درجمله‌های کوتاه امکان پذیر است ، ولی اگر مطلب علمی باشد و سخن به درازا کشیده شود هرگز نمی‌تواند اصل مباحث و مسائل را بازگو کند . با توجه به اشکالاتی که به اختصار بیان شد این شیوه ترجمه را می‌توان به عنوان نارساترین ترجمه‌ها دانست .ترجمه همگام در کلامی مانند قران ، که بیشتر تعابیر وارده درآن ، با انواع استعاره‌ها و تشبیه‌ها و کنایه‌ها ایفا شده است ، یا اصلاً امکان پذیر نیست و یا به صورت مستهجن وزشتی نودار می‌گردد، زیرا تشبیه و استعاره هر لغت مخصوص نمان لغت است و نمی‌توان عین آن را در لغت دیگر به‌کار برد.

اگر بخواهیم آیه‌ی 29 سوره اسراء « و لا تجعَل یدَکَ مَغلولةً الی عُنُقک و لا تَبسُطها کلَّالبسطِ فَتَقعُدَ ملوماً مَحسوراً » را ترجمه کنیم به این صورت خواهد بود:(هرگز دست خود بر گردن مبند و آن را از هم گشاده کاملاً گشاده مدار ، آنگاه نکوهیده و درمانده خواهی نشست.)خواننده‌ی این ترجمه در حیرت خواهد ماند ، چرا خداوند از بستن دست به گردن و از گشاده نمودن دست منع نموده است ، ولی باید توجه داشت که (غُلِّ یدین) در لغت عرب کنایه از بخل ورزیدن و (بسط یدین ) کنایه از سخاوت بیش از حد است .

ترجمه‌ی آزاد:

در این روش مترخم سعی می‌کند معنایی رااز قالبی به قالَب دیگر بریزد تا معنای مقصود کاملاً ادا شود،یعنی بی کم و کاست مراد متکلم برگردانده شود و حتی المقدور الفاظ و کلمات متن اصلی و ترجمه مطابق هم و جایگزین هم باشد و در صورتی امکان نداشته باشد،دست به تقدیم و تأخیر و زیاد وکم کردن برخی عبارات می‌زند.چه بسا یک یا چند کلمه بر عبارت می‌افزاید - نه چندان زیا-تا معنی بخوبی روشن شود. اینگونه ترجمه را ترجمه نیز می‌گویند،زیرا بیشتر سعی بر انتقال کامل مفاهیم است نه تطابق لفظی ، بنابراین در اینگونه ترجمه تا زمانی که معنی آسیب نبیند مترجم به نظم و ترتیب اصل التزامی ندارد . در ترجمه بیشتر کتابهای علمی این اسلوب و سبک رعایت شده‌است ، این اسلوب پسنده‌ترین اسلوبهای ترجمه است و حق امانت را کاملاً رعایت کرده است،زیرا مقصود صاحب کتاب همان معانی و مطالبی است که برای  استفاده‌کنندگان بیان داشته ، خواه به زبان خود کتاب باشد یا به زبان دیگر .

ترجمه‌ی تفسیری:

مترجم به شرح و بسط مطالب می‌پردازد ، منتهی به زبان دیگر غیر از زبان اصل ، مانند تفاسیر فارسی یا دیگر زبان‌ها نسبت به قران کریم.بنابراین ترجمه‌ی کاملاً همگام هرگز مطلوب نیست ، زیرا در عبارات طولانی و کتابهای علمی اصلاً امکان ندارد و ترجمه‌ی تفسیری محض نیز که از حد ترجمه بیرون است ، ترجمه خوبی تلقی نمی‌شود، بنابراین ترجمه‌ی آزاد ترجمه‌ی مرغوب و مطلوبی است .

متأسفانه بیشتر ترجمه‌های قران کریم در گذشته و حال یا ترجمه همگام بوده است یا ترجمه‌ی تفسیری.حال بعد از مروری کوتاه به انواع ترجمه‌ها به اصل بحث ، یعنی امکان و تجویز ترجمه قران می‌پردازیم. همانطوریکه قبلاً اشاره شد مسلماً انتقال معانی به همان شیوایی و رسایی که حق تعالی بیان داشته در ترجمه امکان ندارد بنابراین ترجمه قران ، هر چند دقیق و عالمانه باشد ، صرفاً گوشه‌ی بسیار کوچکی از قران را نمودار می‌کند و نمی‌تواند جنبه‌ی قدسیت قران را دارا باشد ، زیرا ترجمه محترم خواهد بود، ولی نه به مثابه‌ی خود قران .

ســــمانه حســــن

ترجمه‌ی قران