دانشـنامه موضوعی علوم قـرآن و حدیث

موضوعات مطالب

۹۶ مطلب با موضوع «علوم قرآن» ثبت شده است

گفتیم که هر پیامبرى باید معجزه‏اى داشته باشد تا معلوم شود که او با علم و قدرتى مافوق در ارتباط است و نیز گفتیم که معجزه هر پیامبرى با نوع فکر و عمل مردم زمانش تناسب و سنخیّت داشته است. اکنون گوشه‏اى از امتیازات قرآن، بزرگ‏ترین معجزه پیامبر اسلام را بیان مى ‏کنیم:
1- قرآن، همیشه در دسترس همه هست، به خلاف عصاى حضرت موسى علیه السلام و یا مرده‏هایى که حضرت عیسى ‏علیه السلام زنده کرد که آن عصا و آن افراد، در زمان‏ها و مکان‏هاى دیگر در دسترس نیستند.
2- موادّ معجزه اسلام حروف است که هر روز مردم با آن حروف گفتگو مى‏کنند. بیست و نه سوره قرآن با حروف مقطعه شروع مى‏شود. قرآن در ابتداى سوره شورى‏ مى‏فرماید: «حم عسق»، سپس مى فرماید: «کذلک یوحى» یعنى وحى ما از همین الفباست.
3- قرآن، هم معجزه است و هم کتاب آسمانى اسلام؛ معجزات سایر انبیا چنین نبود.
4- معجزات سایر انبیا از یک جهت معجزه بود ولى قرآن، به قول علاّمه مجلسى‏قدس سره از پانزده طریق و به قول علاّمه طباطبایى ‏قدس سره از یازده طریق معجزه است و شاید ابعادى دیگر نیز در آینده به آن اضافه شود که هم اکنون نشانه ‏هایى از آن به چشم مى‏ خورد. (مانند اعجاز عددى)

ســــمانه حســــن

بخشى از اعجاز قرآن، به اعجاز عددى کلمات قرآن مربوط است که بحث بسیار جالب و جذّابى است. و در اینجا به چند مورد اشاره مى ‏کنیم:
1 - کلمه «یوم» به معناى روز، 365 بار در قرآن آمده است که به تعداد روزهاى سال می ‏باشد.
2 - کلمه «شهر» به معناى ماه، 12 بار و کلمه «ساعة» 24 بار وارد شده است.
3 - کلمات «دنیا» و «آخرت» به طور مساوى آمده است.
4 - کلمات «رجل» به معناى مرد و «مرأة» به معناى زن به یک میزان آمده است.
5 - کلمات «ایمان» ومشتقاتش با «علم» و مشتقاتش مساوى است.
6- کلمه «شیطان» و «ملائکه» مساوى بیان شده است.
7- کلمات «موت» و مشتقاتش با «حیات» و مشتقاتش به طور مساوى آمده است.
8 - کلمات «نور» و «ظلمات» به میزان آمده است.
البته هدف ما در این بخش (شناخت انبیا) یک بررسى فشرده و اجمالى است و لذا در بحث اعجاز قرآن از شرح معجزات علمى آن صرف نظر مى‏کنیم، مسائلى مانند حرکت زمین، جاذبه عمومى، کروى بودن زمین، لقاح گیاهان توسّط باد و... که دنیاى علم تا سده‏هاى اخیر به این مسائل راهى نداشت ولى در آیات قرآن به روشنى آمده است. چون در این زمینه کتابها و مقالاتى نوشته شده خوانندگان ارجمند را به بعضى از آنها ارجاع مى‏دهیم نظیر کتاب «قرآن و آخرین پیامبر».به دلیل فشردگى بحث، وارد پاسخ به بعضى از شبهات نظیر شبهه «تحریف قرآن» نمى‏شویم زیرا پاسخ آن را خود قرآن به روشنى در چند آیه داده است که ما دو آیه را نقل مى‏ کنیم:
1- «انّا نحن نزّلنا الذّکر و انّا له لحافظون» ما قرآن را نازل کردیم و ما آن را از هرگونه تحریف حفظ مى‏کنیم.
2- «لایاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» راه نفوذ باطل از هر طریق در قرآن بسته است.
با وجود این بیان روشن درباره عدم تحریف قرآن، دیگر براى روایاتى بى‏اعتبار و بى‏سند که دستاویز بعضى براى تحریف قرآن قرار گرفته است ارزشى قائل نیستیم. چون شعار مکتب ما این است که هر چه مخالف صریح قرآن بود اگر چه از طرف دوستان ناآگاه به امامان معصوم‏علیهم السلام نسبت داده شود باید طرد شود. از سوى دیگر وقتى به روایات تحریف مراجعه مى ‏کنیم مى‏بینیم آن روایات یا درباره اختلاف قرائت است و یا مربوط به شأن نزول آیات و تفسیر و معارف عمیقى است که پیشوایان معصوم از آیات استفاده کرده‏اند و هرگز ارتباطى با تحریف قرآن ندارد.

ســــمانه حســــن

قرآن وحی الهی و معجزة پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ است؛ که در زمان جهل و ظلمت ظهور کرده و نقطه عطفی در تاریخ فرهنگ و علوم، بوده است و تا کنون که 14 قرن از آن گذشته، بر خلاف علوم و فرهنگ فطری و عقل سلیم مطلبی عنوان نکرده است. قرآن برای این‌که انسان‌ها را به کمال سعادت برساند یک سلسله قوانین و احکامی را وضع نموده است و در حالی‌که این قوانین با هوی و هوس قدرت طلبان و زر اندوزان مطابقت نداشت؛ لذا شروع به شبهه پراکنی و اشکال تراشی نسبت به قرآن نمودند و قرآن را یک کتاب معمولی و افسانه پیشینیان تلقی کردند و قرآن در جواب آن‌ها فرمود: «و ان کنتم فی ریب ممّا نزّلنا علی عبدنا فأتوا بسورة من مثله...» اگر دربارة آن‌چه بر بندة خود (پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ) نازل کردیم شک و تردید دارید (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را غیر خدا فراخوانید؛ اگر راست می‌گوید». این آیه تمام مخالفان را به مبارزه طلبیده است امّا ا ز زمان نزول قرآن تا به حال کسی و گروهی نتوانسته است شبیه قرآن بیاورد این همان اعجاز قرآن است. امّا این‌که در قرآن چه اعجازی وجود داشت که دشمنان سعی در مشابه سازی قرآن داشته‌اند؟ اوّلاً: از صدر اسلام تا کنون مسئله مبارزه فرهنگی با قرآن وجود داشت و تاریخ افراد زیادی را نام می‌برد که علیه قرآن، قد علم کردند؛ مانند: الف) «اسود غسی» که در اواخر عمر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به معارضه با قرآن برخاست و دوران ادعای نبوتش چهار سال بوده است. ب) «عبدالله بن مقفع» از نویسندگان معروف قرن دوّم هجری است و در عصر امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌زیست و او داعیة مبارزه با قرآن را داشت.
ج) «مسیلمة کذاب» در عصر پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در سرزمین «یمامه» ادعای پیامبری کرد او مدعی بود که فرشته‌ای برای او وحی می‌آورد و به زعم خود آیاتی را برای مردم می‌خواند. افراد دیگری مانند: سجاح، ابوالعلاء معری، احمد بن حسین کوفی، احمد بن عیسی ... معارضه با قرآن نمودند. اعجاز قرآن محدود به دو خبر غیبی و چند مسئله نجومی نمی‌شود بلکه بحث مفصلی در حد تألیف کتاب را می‌طلبد. 
لذا به کتاب‌های که در آخر این پاسخ معرفی شده است مراجعه کنید. امّا چرا مخالفان تلاش می‌کنند تا شبیه قرآن نوشته شود؟  

اوّلاً: به‌خاطر این است که با شبیه سازی قرآن، بفهمانند که قرآن وحی الهی نیست بلکه نوشته بشری همچون رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ است و بشر هم در نوشتن، دچار اشتباه و خطا می‌شود و طبق فرهنگ و دانش زمان خود می‌نویسد و قرآن هم خطا پذیر است.

ثانیاً: تلاش می‌کنند تا این مطلب را القاء کنند که قرآن برای مردمان ابتدائی آمده است امّا در عصر حاضر که عصر تمدن و صنعت است کاربرد عملی ندارد. 

ثالثاً: قوانین قرآن بر اساس حاکم شدن عدالت در جامعه و نفی سلطه‌گرایی و تبعیض و فساد و... پایه‌ریزی شده است و با انگیزة قدرت طلبان و سوءاستفاده کنندگان سازگاری ندارد و لذا همیشه سعی می‌کنند تا شبیه قرآن را بیاورند و قداست قرآن را زیر سؤال ببرند. تا خودشان آزادانه به اهدافشان برسند. امّا دربارة اعجاز قرآن، باید گفته شود همین که در طول 14 قرن کسی نتوانسته است همچون سوره‌ای از قرآن را بیاورد؛ بزرگترین معجزه است. در قرآن هزاران اعجاز نهفته است اعم از:

الف: فصاحت و بلاغت: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «کثرت تکرار و شنیدن پی‌درپی، هرگز آن را کهنه نمی‌کند.»

ب: اعجاز قرآن از نظر معارف الهی: معارف قرآن، هیچ مبالغه‌ای وجود ندارد و همه مطابق با عقل سلیم و فطرت بشر است.

ج: اعجاز قرآن از نظر تاریخ: بیان کیفیت خلقت حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ (سورة بقره، آیة 30) ملاقات حضرت ابراهیم با فرشتگان، (سورة هود، آیة 69) سرچشمه اختلاف زبان‌ها، (سورة روم، آیة 22) گوساله پرستی بنی‌اسرائیل، (سورة طه، آیة 96 ـ 85) و سایر موارد.

د: اعجاز از نظر وضع قوانین: اعم از گستردگی قوانین (سورة حجرات،آیة 10)، عدالت اجتماعی (سورة حدید، آیة52)، روابط اجتماعی (سورة مائده، آیة 1)، مسائل دفاعی (سورة انفال، آیة 60) و...

هـ : عدم تضاد و اختلاف در آیات قرآن: (سورة نساء، آیة 82).

و: علوم روز و اکتشافات علمی: ما برای اختصار چند نمونه را ذکر می‌کنیم.

حرکت زمین: آیات متعدّدی در قرآن کریم با تعابیر «فراشاً»، «مهداً»، «قراراً»،«مهاداً» و ... به حرکت آرام و منظم زمین اشاره دارد. دانشمندان نیز حرکت انتقالی زمین به دور خورشید را که با سرعت زیادی (در هر ثانیه 20 و در هر دقیقه «1200» کیلو متر در حرکت است را تصدیق می‌کنند.

جاذبه عمومی در عالم هستی: آیه: «الله الذی رفع السموات بغیر عمدٍ ترونها» «خدا همان کسی است که آسمان‌ها را بدون ستون‌هایی که ببینند برافراشت» دانشمندان از این آیه، جاذبه عمومی را در فضاء استفاده می‌کنند.

کروی بودن زمین: آیة «مشارق الارض و مغاربها»، «رب المشرقین و رب المغربین» از این آیات، کروی بودن زمین استفاده می‌شود.

اکسیژن در جو زمین: آیه: «من یرد ان یضله یجعله صدره ضیقاً حرجاً کانّما یصعد فی السماء» «آن کس را که خدا بخواهد گمراه کند سینهاش را آن چنان تنگ می‌کند که گویا می‌خواهد به آسمان بالا برود».
قرآن حالت افرادی را که گمراه شده‌اند و ایمان نمی‌آورند؛ بالا رفتن به آسمان تشبیه می‌کند. این تشبیه به یک نکته علمی اشاره دارد که انسان هرچه به طرف آسمان بالا رود اکسیژن کمتری یافت می‌شود و به زحمت نفس می‌کشند و امروزه نیز با علم مطابقت دارد.

زوجیت در گیاهان: پیدایش شیر در جانوران، زندگی زنبور عسل و فواید آن، فواید خرما، طریقه رشد جنین،حرمت گوشت خوک، مردار، خون، خمر،... و هزاران معجزات علمی و بلاغی و نظم و نثر آیات، انگشت تعجب را بر دهان هر منصف محقق گذاشته است و منطبق با تکنولوژی و آزمایشات تجربی امروز است. امیدواریم روزی فرا رسد که حقایق و معجزات قرآن آشکارتر گردد.

   

منبع : www.andisheqom.com

ســــمانه حســــن


از پیشینیان، شاید شناخته‌ترین کسی که کوشید در این راه به فهمی روش‌مند دست یابد و با جدیّت تمام، دیگران را به این نوع نگرش فراخواند محمد غزّالی (م 505 ق) باشد که هم در احیاء علوم الدین و هم در جواهر القرآن سخت بر این نظر پای فشرده است. صاحب کتاب فکرة اعجاز القرآن که به معرفی کوتاه آرای دانش‌مندان علوم قرآنی از قرن دوّم تا قرن چهاردهم پرداخته است، در موارد متعددی نظرات کسانی هم‌چون طنطاوی صاحب تفسیر الجواهر را بازگو می‌کند که به تصریح با اشاره وجه اعجاز قرآن را در رازگشایی از حقایق علمی جهان برشمرده‌اند.

3 ـ 1 ـ 10 ـ فصاحت و علم در همة آیات قرآنی جاری‌اند: از جمله معتقدان به این نظر علامه شمس‌الدین محمد آملی صاحب کتاب نفائس الفنون است. وی سبب اعجاز قرآن را دو عامل می‌شمارد که هر دو در تمامی آیات قرآن جاری و نمودار است. این دو عامل عبارت‌اند از: 

الف) فصاحت و بلاغت منحصر به فردی که تمام بلیغان عرب را از همانندآوری عاجز ساخت.
ب) اشتمال بر جمیع معارف و حِکَم و محاسن شیم (اخلاق) و اقاصیص اولین و آخرین و اخبار از مغیّبات و کیفیت ادای طاعات و امتناع از منهیّات و جمیع آنچه در تکمیل نفوس بشری و وصول به سعات ابدی بدو احتیاج افتد.

3 ـ 1 ـ 11 ـ در قرآن هزاران معجزه وجود دارد: ابن سراقه، بنابر آنچه سیوطی در اتقان از وی نقل می‌کند بر آن است که تمامی وجوهی که عالمان در تبیین وجه اعجاز برشمرده‌اند درست است و با این همه به یک دهم از ده یکِ کل وجوه اعجاز دست نیافته‌اند. زرقانی نیز به وجود هزاران وجه اعجاز در قرآن تصریح می‌کند و می‌گوید: بسیار اتفاق می‌افتد که یک معجزه تنها در یک آیه مشاهده می‌شود، همچنان که آیة «مباهله» به تنهایی یک معجزه است. 

3 ـ 1 ـ 12 ـ وجوه اعجاز قرآن به موازات پیش‌رفت اعصار، ظاهر می‌شود: آنچه این نظر را از نظریة پیشین متمایز می‌سازد، توجّه به عنصر تعیین کنندة زمان در ظهور معجزات قرآن است. بنابراین اعتقاد، وجوه اعجاز قرآن، نه تنها بیش از آن است که قابل استقصا و شمارش باشد بلکه قرآن با مردم هر عصر و زمان با زبان خودشان از اعجاز خود سخن می‌گوید و متناسب سطح درک و ظرفیت فهم و خرد و آگاهی آن‌ها، ابعادی از معجزات خود را آشکار می‌سازد پس می‌توان گفت: قرآن، کتاب همة دوران‌هاست که همواره به زبان روزگار خود سخن می‌گوید.

4. موجبات اختلاف در تبیین وجوع اعجاز: سخن در عوامل ایجاد اختلاف میان دانش‌مندان قرآن پژوه پیرامون توضیح در چگونگی اعجاز قرآن و زوایا و دریچه‌های آن، پیچیده و گسترده است. آنچه به اجمال می‌توان آورد طرح آن‌ها در ساختار سه عنوان کلی ذیل است:

الف ـ عوامل انسانی و شخصی؛
ب ـ عوامل علمی و اجتماعی؛
ج ـ عوامل قرآنی.
4 ـ 1 ـ عوامل انسانی و شخصی: این عوامل به نوبة خود به مؤلفه‌های دیگری بخش‌پذیرند:
1. دشواری بیان یک احساس درونی: اساساً درک و بیان یک احساس قدسی و جمال بیکران در قالب الفاظ سخت ثقیل و بر گردة زبان، تحمل ناپذیر است.
2. تفاوت مراتب درک: گروناگونیِ دریافت باطنی انسان‌ها از آن حقیقت شکوهمند نیز امکان توضیح واحد را کاهش می‌دهد.
3. اختلاف در بیان و تعبیر: اختلاف سلیقه و تفاوت در گزینش معیارها و تعریف‌ها نیز از جملة موجبات ناهماهنگی در تحلیل و تبیین وجوه اعجاز است.
4 ـ 2 ـ عوامل علمی و اجتماعی: این مقوله نیز خود متشکل از اسباب گوناگونی است:
1. بررسی‌های علمی و تخصصی: پیش‌رفت زمان، طرح پرسش‌های جدید و گسترش عرصة اندیشة تخصصی موجب طرح روی‌کرد تازه و مباحث نوین در زمینة اعجاز قرآن گردید.
2. رشد و گسترش علوم: رشد دانش‌ها موجب اصلاحات تازه یا ساختار بهتر بخشیدن به مباحث و تنظیم مطلوب‌تر مباحث بوده است.
3. کشف وجوه تازه در اعجاز قرآن: علاوه بر عوامل یاد شده، باید از طرح عناوین تازه در وجوه اعجاز سخن گفت که بر پیشینیان پوشیده مانده بود.
4 ـ 3 ـ عوامل قرآنی: شاید بتوان گفت مهم‌ترین عوامل ایجاد اختلاف میان اذهان بشری در تبیین وجوه اعجاز در خود قرآن کریم نهفته است:
1. بی‌کرانگی دنیای قرآن؛ 2. تفاوت مراتب ظهور اعجاز در آیات؛ 3. تفاوت دامنة وجوه اعجاز در شمول بر آیات.
5 ـ نتیجه: مشاهده شد تمامی شرایط اعجاز در معجزة جاودان اسلام یعنی قرآن کریم موجود است و از همان صدر نزول، مخالفان و شکّاکان را به تحدّی دعوت کرده است. درخشش اعجاز قرآن به گونه‌ای است که نه تنها استوانه‌های فصاحت و بلاغت و ارکان ادبیات عرب در صدر اسلام و بلکه در طول تاریخ تا به امروز را خاضع کرده است بلکه برای تمامی مشتاقان راستین درک حقّانیت قرآن راه و روش‌های اطمینان بخش و یقین‌آور تدارک دیده است. بنابراین به رغم تحیّر و سرگشتگی دانشمندان در طول اعصار در تبیین چند و چون اعجاز، همگان اعمّ از مسلمان و غیر مسلمان در پیشگاه عظمت قرآن سر تسلیم فرود آورده‌اند و هیچ کس را توان و یارای ایستادگی در برابر تحدّی آن نبوده است.

 

منبع : www.andisheqom.com

ســــمانه حســــن

این در حالی است که دانستیم مردم در درک این حقیقت و رسیدن به این علم، یا به عبارت دیگر به وجه دلالت آن، با یکدیگر تفاوت دارند، زیرا غیر عرب تنها از طریق آگاهی یافتن از ناتوانی عرب در این مسأله به این معرفت می‌رسد که قرآن معجزه است. غیر عرب در معرفت این امر واسطه‌هایی نیاز دارند که افرادی که خود اهل فصاحت‌اند بدان نیازمند نیستند. امّا زمانی که همین غیر عرب از ناتوانی اهل فصاحت در این مسأله آگاهی می‌یابد، به منزلة آنان، مخاطب این آیت و حجّت قرار می‌گیرد. به همین نحو، کسانی هم که اهل فصاحت‌اند، ولی در سطحی متوسط قرار دارند، به آن اندازه به درک مسألة اعجاز نایل نمی‌آیند که صاحبان قدرت و توانایی و چیره‌دستان این صناعت بدان نایل می‌شوند. به همین دلیل نیز، شاید این متوسط‌ها از این نظر در ردیف غیر عرب قرار گیرند که تنها در صورت آگاهی یافتن از ناتوانی خداوندگارانِ این هنر حجّت بر آن‌ها تمام می‌شود. بنابراین، در این مسأله، آنان که مرجع و معیارند مجموعه فصیحانند، نه تک تک آن‌ها....امّا دیری نمی‌پاید که دانش‌مند مزبور، این سخن خود را که گفته بود تنها اعراب عصر بعثت مخاطب تحدّی هستند، نادیده می‌گیرد و می‌گوید:این تحدّی، به یک نحو، هم آنان و هم دیگران را مورد خطاب قرار می‌دهد: ما به همان نحو که از ناتوانی مردم نخستین عصر (در آوردن همانند قرآن) آگاهی می‌یابیم، از ناتوانی مردم دیگر عصرها نیز آگاه می‌شویم، زیرا راه رسیدن به چنین آگاهی‌ای در هر دو مرود یکی است، چرا که همه به یک نحو مخاطب تحدّی و مبارزه‌جویی قرار گرفته‌اند و از دیگر سوی، روحِ به مخالفت و مبارزه برخاستن در همة طبایع به یک نحو موجود است و تکلیف نیز به یک شیوه و بی‌آن‌که تفاوتی در کار باشد متوجه همگان است.به نظر می‌رسد تصوّر تعارض در سخنان علامه باقلانی، توهّمی بیش نباشد که از تعارض ظاهری دو سخن یاد شده نشأت گرفته باشد در حالی که با این توضیح مختصر، اشکال مذکور مرتفع می‌شود که: هر چند خطاب تحدّی به همگان است امّا در حقیقت این متخصصان و نخبگان فصاحت و بلاغت (یا هر یک از دیگر وجوه اعجاز قرآن) هستند که مخاطب تحدّی واقع می‌شود و اگر قرار باشد نمونه‌ای همانند قرآن برساخته شود، هر چند همه بخواهند، امّا به طور طبیعی همان متخصصان مدعی و تلاشگر در این کار خواهند بود. بنابراین اگر تا آخر تاریخ هم، همه مخاطب تحدّی قرآن باشند، در عمل نگاه همة شکّاکان در اعجاز برای مشاهدة نتیجه کار به استادان فن به ویژه سرآمدان صدر تاریخ اسلام که فحول ادبیّت و عربیّت بودند دوخته می‌شود؛ گرچه تا ابدالدهر نیز هرگز توان کوچک‌ترین مقابله‌ای را در این جهت نخواهند داشت ـ هم‌چنان که طول تاریخ بشریت از صدر اسلام تاکنون نشان داده است ـ و روز به روز این ناتوانی و شکست ظاهرتر و قطعی‌تر جلوه می‌کند، پس تعارضی در کار نخواهد بود.

3. سیری در وجوه اعجاز قرآن کریم :دربارة وجوه اعجاز قرآن در طول تاریخ اسلام، فراوان گفته و نوشته‌اند، به گونه‌ای که توصیف، تبیین و بررسی آن‌ها مستلزم چندین پژوهش گسترده و پردامنه است. اینک به صورتی کاملاً مجمل و مختصر سیری داریم در مشهورترین وجوهی که نامداران پهنة تفسیر و قرآن‌پژوهی در آثار خود به یادگار نهاده‌اند و یا از قول آن‌ها در آثار دیگران نقل شده است.

 3ـ 1ـ تنوع حیرت‌انگیز آرا دربارة وجه اعجاز قرآن :گوناگونی آرای قرآن پژوهان در امر اعجاز قرآن، بسی شگفت‌انگیز است. هر چند به تصریح تمامی اندیش‌مندان مسلمان اصالت معجزه بودن قرآن کریم، حقیقتی است که مورد پذیرش و اتفاق همگان است و هیچ کس در آن تردید روا نمی‌دارد، با این حال، این کتاب آسمانی، چون توسط بشر، در معرض تبیین علمی قرار می‌گیرد، معرکه‌ها برمی‌انگیزد و هوش و خرد نقّادان معانی و الفاظ را به بهت و حیرت وامی‌دارد.اینک به ذکر فشردة نظرات پرداخته، از توضیح و تفصیل آن‌ها صرف‌نظر می‌کنیم:

3 ـ 1 ـ 1ـ بحث از وجوه اعجاز قرآن ضروری نیست :علامه شعرانی ضمن برشمردن وجوهی از اعجاز، یادآور می‌گردد که خواجه نصیرالدین طوسی همة آن‌ها را محتمل می‌شمرد و سپس اظهار می‌کند که بحث از وجوه اعجاز، بحثی غیر لازم است و دقت در علّت اعجاز، وسوسه‌ای غیر ضروری است که نفعی جز انحراف ذهن از راه مستقیم ندارد.با توجّه به توضیحات علامه شعرانی در اثر دیگر خود، راه سعادت، می‌توان گفت: ایشان توجّه و وسواس بر کشف وجه اعجاز را برای اذهان ضعیف، مجاز نمی‌شمرد، ولی به طور کلی غیر ضروری بودن این بحث یا نهی از وسواس بی‌جا در چند و چون این مفهوم، منافاتی با سودمند یا حتی مستحسن بودن این مباحث ندارد، هم‌چنان که خود نیز در حد معمول و معقول بدان پرداخته است.

3 ـ 1 ـ 2 ـ کاوش از وجوه اعجاز قرآن ضروری است :در نقطة مقابل نظر پیشین، علامه جرجانی، اطلاع ما را از شکست اعراب در برابر تحدّی قرآن، موجب بی‌نیازی از کاوش در چرایی این واقعیت نمی‌داند و ترجیح جهل را بر علم در این باره مجاز نمی‌شمرد و خود نیز در کاوش از این چگونگی قدم در میدان تحقیق می‌نهد.

3 ـ 1 ـ 3 ـ ادراک وجه اعجاز امکان‌پذیر نیست :برخی از قرآن پژوهان و مفسران برآنند که وجه اعجاز قرآن ـ هر چه باشد ـ برای بشر قابل درک نیست و «تردید در تعیین وجه اعجاز قرآن دلیل بر نشناختن و در نیافتن وجه اعجاز قرآن است.»از دانش‌مندانی علامه مجلسی، سکّاکی و حسن بن محمد قمّی مشابه این نظر نقل شده است.

3 ـ 1 ـ 4 ـ اعجمی تنها با استدلال، اعجاز را درمی‌یابد :بسیاری از دانش‌مندان تأکید می‌کنند که اعجمی و حتی عرب غیر فصیح و ناآشنا با بلاغت، نمی تواند با علم تفصیلی و به گونه‌ای بدیهی و ضروری، اعجاز قرآن را دریابد و تنها راه فهم اعجاز قرآن برای این گروه، استدلال است.روشن است که این نظر دربارة درک اعجاز بلاغی قرآن درست است، ولی آیا قرآن کریم، تنها از نظر بلاغت معجزه است که راه درک تفصیلی آن بر اعجمی مسدود باشد؟!

3 ـ 1 ـ 5 ـ ناآشنا به زبان عربی نیز محروم و محجوب از قرآن نیست :در مقابل رأی سابق، گروهی دیگر از دانش‌مندان، درک اعجاز قرآن را برای احدی از کسانی که بخواهند به وجهی از وجوه اعجاز دست یابند، غیر ممکن نمی‌دانند؛ یعنی هم‌چنان که ممکن است باب معارف قرآن بر روی کسی که جزاز بلاغت آن آگاهی ندارد ناگشوده بماند، کسانی هم که از بلاغت قرآن سررشته‌ای ندارند ممکن است از وجوه دیگر، روزنه‌ای برای مشاهدة عظمت کبریایی و ماورایی این کتاب برای خود بیابند.

3 ـ 1 ـ 6 ـ نظریه صرفه: اعجاز قرآن جلوگیری مردم از همانندآوری است :از دیرباز، کسانی از مذاهب مختلف اسلامی هم‌چون ابواسحاق نظّام (م 436 ق) و ابن سنان خفاجی (م 466 ق) نظریه‌ای را مطرح کرده و گسترش داده‌اند که بر آن است «رمز شکست اعراب در رویارویی با قرآن، نه از ناحیة جنبه‌های درونی قرآن بلکه به سبب نیروی بازدارنده‌ای است که خداوند نسبت به مخالفان و منکران حقانیت قرآن اعمال می‌کند و به این وسیلة از همانندآوری آنان مانع می‌شود.»ناگفته نماند که برخی از معتقدان به نظریة صَرفه، یا کسانی که احتمال درستی آن را نیز می‌دهند، علاوه بر نظریّة صرفه، وجوه دیگر اعجاز را نیز صادق می‌دانند، از این گروه می‌توان راغب اصفهانی و خواجه نصیرالدین طوسی را نام برد. 

3 ـ 1 ـ 7 ـ نیازی به فراگیر بودن وجوه اعجاز نسبت به کل آیات نیست :از نظرات تازه‌ای که مطرح شده، می‌توان نظر خالدالعک را نام برد. وی می‌نویسد: در قرآن کریم دوازده معنا وجود دارد که اگر در تمام قرآن جز یکی از آن‌ها نبود برای اثبات اعجاز آن کفایت می‌کرد. این معانی عبارت‌اند از: ایجاز لفظ، تشبیه چیزی به چیز دیگر، استعاره، معانی نو، هماهنگی حروف و کلمات، فاصله‌های مقاطع کلام در آیات، تجانس ساختار کلمات، بیان قصص و احوال، اشتمال بر حکمت‌ها و اسرار، مبالغه در امر و نهی، حسن بیان مقاصد و اغراض، تمهید مصالح و اسباب و اخبار از آنچه بوده و خواهد بود.وجوه مذکور سیزده وجه است که ممکن است مؤلف دو تا از آن‌ها را با هم به حساب آورده باشد نظیر تشبیه و استعاره. به هر حال با توجّه به این‌که تمامی این وجوه در کل آیات جریان ندارد معلوم می‌شود که از نظر ایشان وجود یکی از وجوه اعجاز در پاره‌ای از آیات برای اثبات اعجاز کل قرآن کفایت می‌کند. 

3 ـ 1ـ 8 ـ وجه حقیقی اعجاز، جمع همة ویژگی‌ها است :از جملة نظریه‌های قابل توجّه در تبیین وجه اعجاز قرآن، رأیی است که بدرالدین زرکشی اظهار داشته و می‌گوید: نظر اهل تحقیق آن است که می‌گویند اعجاز قرآن با تمامی وجوه یاد شده واقع شده است نه به تک تک آن‌ها، چرا که قرآن، همة آن‌ها را با هم جمع کرده است پس معنا ندارد که با وجود اشتمال بر همه، تنها به یک وجه نسبت داده شود

3 ـ 1 ـ 9 ـ تفسیر علمی، جلوه‌گاه اعجاز علمی قرآن است :اعتقاد به این که در قرآن کریم، علوم اولین و آخرین نهفته است و تلاش برای یافتن راه‌ها و روش‌های استخراج این دانش‌ها، برخلاف تصور معمول، سابقه‌ای طولانی در میان مفسران و قرآن پژوهان دارد. در توضیح بنیاد این روش گفته شده است که معتقدان به این نوع تفسیر، با توسعه بخشیدن به اصطلاح «علم»، برآنند که قرآن در کنار علوم اعتقادی و عملی دینی، در بردارندة دیگر دانش‌های دنیا با وجود همة شاخه‌ها و گونه‌های متفاوت آن نیز هست.

 

ســــمانه حســــن