دانشـنامه موضوعی علوم قـرآن و حدیث

موضوعات مطالب

الف) نزول دفعی:

پس از آنکه معلوم گردید آیات دلالت کننده بر نزول قران در ماه رمضان ارتباطی با مسأله بعثت ندارد این پرسش مطرح می‌شود که نزول را که قران از او سخن گفته چه نزولی بوده است؟ این احتمال وجود دارد که قران نزولهای گوناگونی داشته باشد ، چرا که در بسیاری از روایات شیعه وسنی چنین امری مورد تأکید قرار گرفته‌است . جلال‌الدین‌سیوطی در الاتقان می‌گوید :در نحوة انزال قران در لوح محفوظ سه قول وجود دارد .قول اول که از همه صحیح‌تر ومشهورتر است‌قران‌به‌صورت یکپارچه در شب قدر به آسمان دنیا نازل شده است و سپس به تدریج در مدت 20 یا 23 یا 25 سال ( به حسب اختلافی که در مدت اقامت پیامبر در مکه بعد از بعثت وجود دارد ) نازل گشته است . قول دوم : قران‌در شب 20 یا 23 یا 25 از هر ماه رمضان به آسمان دنیا نازل شده است به طوری که در هر شب قدر خداوند مقدارآیاتی‌را که نزول انرا در طول سال مقدر فرموده نازل می‌کرده است و بعد همین آیات در طول سال نازل می‌شده‌اند . قول سوم : مراد از نزول قران‌ در ماه‌رمضان ،  ابتدای نزول آن بوده که به‌ تدریج پس از آن به صورت متفرق ، آیات قران نازل‌شده‌است.

مرحوم طبرسی‌ ( رضی‌الله‌عنه ) ضمن تفسیر سورة قدر به نقل از ابن عباس مینویسد خداوند متعال قران را یکباره در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل کرد وسپس جبرائیل آنرا قسمت به قسمت به صورت پنج یا ده آیه و یا کمتر و بیشتر وحتی به صورت یک آیه در مدتی حدودبیست‌سه سال از جانب خدا بر پیامبر (ص) نازل گردانید. علامه طباطبایی در این زمینه نظریة دیگری دارد که خلاصه آن چنین است :از تدبردر آیات مربوط به نزول قران در شب قدر از ماه رمضان و تعبیر انزال در هر سه آیه در مقابل تنزیل بر‌می‌آید که نزول دفعی از قران مراد است (باب تفعیل برای کثرت به کار می‌رود بر خلاف افعال) واین به این خاطر است که‌قران دارای حقیقتی فوق فهم عادی است ماست . 

« کتابٌ احکمت آیاته ثمّ فصّلت من لدن حکیمٍ خبیر » : کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده‌است .در آیه احکام در مقابل تفصیل قرار گرفته است ومعنای ان عدم تفصیل است . یعنی قران در یک مرحله اجزا و فصول نداشته است و این تفصیل و جزئیات آیات که اکنون در قران مشاهده می‌شود پس از مرحلة احکام است .آیات 53 اعراف و 39 یونس به همین مطلب دلالت دارند و از همة این آیات واضحتر آیات 4-1 سورة زخرف است :(حم والکتاب المبین ـ انا جعلناه قرآناً عربیاً لعلکم تعقلون ـ انه فی امّ الکتابِ لدینا لعلیٌّ حکیم)

این آیات بیانگر این امر است که کتاب مبین در ام الکتاب ، لفظ عربی نبوده و تفصیل واجزا نداشته وتنها برای فهم بشر به لسان عربیدر آمده است .این آیات وآیات دیگرموجب می‌گرددکه ما بگوییم مراد از انزال قران در ماه رمضان انزال حقیقت کتاب آسمانی به قلب مبارک پیامبر به صورت یکمرتبه و دفعی می‌باشد . همانگونه که قران مفصل به تدریج در طول‌مدت‌نبوت بر قلب پیامبر نازل گشته است .علامه آیة «ولا تجعل بالقران من قبل ان یقضی الیک وحیه »

 و آیة « لا تحرّک به لسانک لتجعل به انَّ علینا جمعه وقرآنه »را دلیل بر این می‌داند که چون حقیقت قران بر قلب پیامبر نازل شده بود پیامبر نوعی آگاهی نسبت به آنچه به او نازل می‌شده داشته است و به همین جهت از تعجیل در قرائت قران قبل از پایان یافتن وحی نمی‌گردیده است . ابوعبداالله زنجانی در کتاب‌تاریخ القران خود می‌‌گوید : روح قران که اهداف عالی قران است و جنبه‌های کلی دارد در آن شب بر قلب پاک پیامبر (ص)تجلی یافت ( نزل به الروح الامین علی قلبک )سپس در طول سالها بر زبان پیامبر ظاهر شد . ( و قرآناً فرقناه لتقرأه علی الناس علی مکث ونزلناه تنزیلاً)

 ب) نزول تدریجی :

اما در مورد نزول تدریجی قران صرف نظر از این که از نظر تاریخی بدیهی و قطعی است که آیات قران در زمینهاو مناسبتها‌ی مختلفی نازل گشته است آیاتی از قران نیز تدریجی بوذن نزول را بیان می‌کند مانند سورة اسراء آیه106 و سورة فرقان آیة 32 ، اینک با مقایسه میان دو گروه از آیات یعنی آیات‌مربوط به نزول کلی قران در ماه رمضان و آیات مربوط به نزول تدریجی آن معلوم می‌گرددکه هیچ‌گونه تنافی و تضادی‌درمیان‌آنها نیست بلکه هر گروه ناظربه نوعی از نزول قران میباشد.

به اقتضای مسائل روزمرة اقتصادی ویا حوادثی نظیر جنگ و صلح حکم حرحادثه‌ای در نزول تدریجی قران کریم بیان می‌گردد. ودیگر نزول دفعی‌معنا نداشته است و وقتی حقیقت قران‌وکتاب مبین‌مطرح بوده نزول دفعی قران جلوه نموده است.

حکمت نزول تدریجی قران :

حکمتهای متعددی برای نزول تدریجی‌قران ذکر نموده‌اند که ما به عنوان نمونه برخی از آنها را که دکتر سید محمد باقر حجتی در کتاب پژوهشی درتاریخ قران خودآورده ذکر می‌کنیم :

1- دواعی و مقتضیات و حوادثی که متعاقباً رخ میداد واقتضا می‌کرد که قران نیز تدریجاً و گام‌به ‌گام ِ همان حوادث نازل گردد.

2- طبق آیات 32و33سورة فرقان پیوستگی و ادامة تدریجیِ نزول قران یکی از عوامل ثبات و پایداری پیغمبر(ص)در مسئله دعوت او به شمار می‌رفت وباعث دلگرمی آن حضرت می‌شد .

3- نزول تدریجی قران این امکان را برای پیامبر و مردمِ همزمان اوفراهم میآورد تا بتواند قران را حفظ نمایند زیرا پیامبر(ص) امّی بود یعنی          نه می‌خواند و نه می‌نوشت .

4- اگر قران به صورت جمعی و یکباره نازل می‌شد و احکام و قوانین آن دفعه به مردم ابلاغ می‌گشت،زیر بار وظایفی که قران باضوابط  خاصی آنرا مشخص کرده بود نمیرفتند.

 5- یکی دیگر از حکمت‌های دیگر نزول تدریجی آیات قران این است که نزول قران با چنین کیفیتی فرصت بهتری برای‌تأمل در مضامین و           محتوای آیات را برای مردم فراهم می‌ساخت تا با بصیرتی عمیق‌تر در آیات الهی مطالعه کنند(با توجه به این که بیشتر مردم امّی بودند) .

6- دیگر آنکه بعضی از آیات قران ناسخ بعضی دیگر بوده‌است و این معنی لازم بود که خداوند مردو را برای مدتی به عمل و یا ترک عمل در        مورد امری موظف سازد وپس از مدتی به مقتضای حکمت احکام را با فرمان دیگر حکم ثانوی تغییر دهد.


برای مطالعه‌ی بیشتر به منابع ذیل مراجعه نمائید :

1.  تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی ، ج 2 ،

2.  قران در اسلام ، علامه طباطبایی

3. التمهید عی علوم القران ، آیت الله معرفت ،ج 1 ، ص 105 - 124

4. تاریخ قران دکتر رامیار

5. تاریخ قران ، دکتر حجتی

6. الاتقان فی علوم القران ، جلال الدین سیوطی

ســــمانه حســــن

قران مجموعه سوره‌ها‌ی نازل شده بر پیامبر است . که پیش ازهجرت وپس از هجرت‌درمناسبتهای مختلف و پیش‌امدهای گوناگون به‌طور پراکنده نازل‌شده است سپس‌گرد‌اوری‌شده وبه‌صورت مجموعة کتاب در‌امده است . نزول قران تدریجی بوده است ، آیه‌آیه و سوره و سوره وتا آخرین سال حیات پیامبر ( ص ) هر‌گاه پیش‌آمدی رخ‌میداد یا مسلمانان با مشکلی روبرو می‌شدند در ارتباط باآن پیش‌آمدیا برای رفع آن مشکل‌یا احیایاً پاسخ‌به سؤال‌های‌مطرح شده مجموعه‌ای از آیات یا سوره‌ای‌نازل می‌شد . این مناسبت‌هاوپیش‌امدهارا اصطلاحاً اسباب نزول گویند. که دانستن آنها برای بسیاری از ژآیات ضروری است . این نزول پراکنده قران را از دیگر کتب‌آسمانی‌جدا می‌سازدزیرا صحف ابراهیم( ع)و الواح موسی(ع) یکجا نازل‌شد‌‌وهمین‌امر موجب عیب‌جویی مشرکان گردید :« وقال‌الذین‌کفرو‌لولا‌نزّلَ‌علیه‌القران‌جُملة‌واحدةً »جواب‌آمده«کذلک‌لَنثبّتَ‌به‌فؤادک و رتّلناه ترتیلاً»در جای دیگری می‌گوید: « و قُرآناً فَرقناهُ لِتقر،هُ علی الناس علی مُکث ونزلناه تنزیلاَ » به طوری که از قران استنباط می‌شود حکمت تدریجی بودن نزول قران آنست که پیامبر اکر(ص) ومسلمانان احساس کنند همواره مورد عنایت خاص خدا قرار دارند و پیوسته رابطه آنان با حق تعالی استوار است و این تداوم نزول باعث دلگرمی و تثبیت آنان را فراهم می‌سازد :

 « واصبر لحکم ربک و انّکَ باعیُننا ...»

آغاز نزول قران :

شهررمضان الذی انزل فیه القران

انا انزلناه فی لیلة مبارکة

انا انزلناه فی لیلة القدر

پس آغاز نزول در ماه مبارک رمضان و شب قدر بوده است . شب قدر نزد امامیه مردد میان دو شب است ، شب 21و23 ماه مبارک رمضان ، شیخ کلینی از حسّان بن مهران روایت کرده است که می‌گوید : از امام صادق ( ع ) پرسیدم شب قدر کدام است ؟ فرمودند : آن در یکی از دو شب 21 و 23 جستجو کن .زراره از امام صادق ( ع) روایت کرده است که فرمودند : شب 19 شب تقدیر است و شب 21 شب تعین است و شب 23 شب ختم و امضای امر است . شیخ صدوق می‌گوید : مشایخ ما اتفاق نظر دارند که شب قدر شب 23 است.می‌دانیم که پیامبر در چهل سالگی ( 610 یا 611 میلادی ) در شهرمکه‌به‌رسالت‌مبعوث گردید.ونیز می‌دانیم که آغاز بعثت در غار حرا بوده است با نزول آیاتی از سوره‌ی علق‌ همراه بوده است و میان‌مسلمانان در این مسئله اتفاق نظر است اما در این که بعثت در چه زمانی رخ داده است نظرها متفات است وهمین باعث اختلاف درزمان نزول قران گردیده است. شیعه متقد است که بعثت در 27 رجب اتفاق افتاده است به دلیل روایات متعددی که از عترت طاهره در این زمینه موجود است . 

از جمله :شیخ طوسی در امالی خود رویتی را از اما صادق ( ع ) نقل می‌کند که فرمود در روز بیست‌وهفتم رجب نبوت‌بر رسولخدا نازل‌شد هر که اینروز را روزه بگیرد ثواب‌کسی را دارد که شصت ماه روزه گرفته باشددانشمندان اهل سنت برای اثبات بعثت در ماه رمضان‌به آیات سوره‌های بقره ، دخان و قدر استنادنموده‌اند  درپاسخ بایدگفت : اولاَ آیات سه‌کانه‌فقط برزمان‌نزول قران دلالت دارند اما محل نزول در این آیات مشخص نگردیده‌است . واین مسأله که مراد ازاین نزول همان نزول در غار حرا باشد از هیچ یک از آیات فوق بدست نمی‌آید . انیاَ آیات 185 بقره و اول سوره قدر دلالت بر نزول همة قران‌در ماه رمضان و شب قدردارد .‌ دلالت آیه سوم سوره دخان به نزول یکپارچة قران صریح‌تر و روشن‌تر است .

« حم والکتاب‌المبین ، انا انزلناه فی لیلةٍ مبارکةٍ » در این آیه مرجع ضمیر در الزلناه کتاب است که قران سوگند خورده است وبه روشنی دلالت دارد که‌مجموعةآیات قران وکتاب‌الهی مورد نظر است .درحالتی‌که در آغاز بعثت تنها پنج ایه از سورة علق نازل گشته است . بنابر این نمی‌توان گفت این آیات ناظر بر مسأله بعثت پیامبراند.

نویسندة کتاب ارزشمند التمهید مشکل را به گونه‌ای دیگر حل نموده است و می‌گوید : بر اساس روایات اهل بیت بعثت پیامبر در ماه رجب‌اتفاق افتاده است ولی نزول قران به عنوان‌کتاب آسمانی و قانون جاودانه الهی پس از سه سال فاصله بر پیامبر نازل گشته است. دراین سالهاپیامبر دعوت مخفیانه داشت که روایات فراوانی دراین زمینه وجود دارد . پس از گذشت سه سال از بعثت آیات 96 و 94 سورة حجر نازل گردید :«  فاصدع بما تؤمر و اعرض عن المشرکین »و « انا کفَیناک المستهزئین » از این زمان به بعد نزول پیوسته قران آغاز گردید. ازطرف دیگرروایاتی وجوددارد که مدت نزول قران را بیست سال‌ذکر می‌کنند .نتیجه می‌گیریم که آغاز نزول قران از آغاز بعثت ، سه سال فاصله داشته است‌در شب قدر بوده است ‌.

ســــمانه حســــن

اتصال وارتباط غیبی میان پیامبران وخداوند که ما آن را وحی می‌نامیم به‌سه صورت امکان پذیر است :

« وَما کان بشرٌ ان یکلّمه الله الا وحیاً او مِن وَراء حجابٍ او یُرسل ‌رَسولاً..» طبق این آیه وحی‌بر سه نوع است :

1- گفتار خدایی که هیچ واسطه‌ای میان خدا و خلق نباشد.

2-گفتار خدایی که از پشضت حجاب شنیده می‌سود مانند شجرةطور که موسی ( ع) سخن خدا را میشنید ولی از ناحیة آن .

3ـ گفتار خدایی که‌ملکی آن را حمل نموده بهبشر می‌رساند .

وحی قرانی فقط از دو قسم 1 و  3  بوده است .« انا سنلقی علیکَ قولاً ثقیلاً »و « وکذلک اوحینا الیکَ روحاً مِن امرِنا»                      

دشوارترین نوع وحی وحی مستقیم بوده است که‌امین‌الاسلام‌طبری در ذیل آیه 5 سورة مزمل روایتی نقل می‌کند که حارث‌ابن هشام از پیامبر پرسید: وحی چگونه بر شما نازل‌می‌شود ؟ فرمود گاهی مانند صدای زنگ میآید واین شدیدترین حالت وحی بر من‌است که مرا کوفته و خسته می‌کند و در این حال همة گفته‌ها را حفظ می‌کنم وگاه فرشته‌ای را به صورت مردی متمثل‌شده آنچه می‌گوید حفظ‌می‌شود. 


برای مطالعه‌ی بیشتر می‌توانید به منابع زیر مراجعه نمائید :

 1.  تفسیر المیزان ج12ص 292 و ج 8 ص 72 به بعد و ج 20 ص 342 ، علامه طباطبایی

 2. قران در اسلام ، علامه طباطبایی

 3. الاتقان فی علوم القران ، ج 1 نوع 16 ، جلال الدین سیوطی

 4. مناهل العرفان زرقانی ج 1

 5. التمهید فی علوم القران ج 1 ، آیت الله معرفت

 6. تاریخ قران ، حجتی ، بخش وحی

7. پیرامون وحی و رهبری ، آیت الله جوادی آملی ، ص 278 - 309

8. وحی و نبوت ، شهید مطهری ، قم ، انتشارات صدرا

ســــمانه حســــن

بحث درباره‌ی وحی ، ازاین جهت حائز اهمیت است که پایة شناخت کلام خدا به شمار می‌اید .قران با عنوان کلام الهی آنگاه قابل قبول است که مسأله وحی روشن وپذیرفته باشد . قران که سخن حق تعالی و حامل پیام آسمانی است به وسیلة وحی انجام گرفته است .وحی همان سروش غیبی است که از جانب خدا ملکوت اعلی به جهان مادّه سرازیر شده است .«وانّه لتنزیلُ ربِّ العالمین نزّل بهِ الروح الامینء‌علی قْلبکَ‌لتکون‌مِن‌المنذرین بلسانٍ‌عربیٍ‌مُبین» « ذلک‌ممّااوحی‌الیکَ‌ربّکَ‌منَ‌الحکمةِ» خداوند از زبان پیامبر چنین نقل می‌کند ( و اوحی الیَّ هذا القران لانذرکم به ومن بلَغ)

وحی در لغت :

وحی دراصل وضع  لغوی آن به هر نوع القای آگاهی نظیر اشاره ، آوازه ، الهام ، رؤیا، وسوسه، کتابت و اطلاق می‌شود .مخفیانه بودن وسرعت نیز در بعضی استعمالات وحی لحاظ گشته است .

وحی در اصطلاح :

وحی اصطلاحی ، ارتباط معنوی است که برای پیامبران الهی ، جهت دریافت پیام الهی از راه اتصال به غیب بر قرار می‌شود . پیامبر گیرنده‌ای است که پیام را به واسطة همین ارتباط واتصال ( وحی ) از مرکز فرستنده‌ی آن دریافت میکند و جز او هیچ کس شایستگی و توان چنین دریافتی را ندارد.

وحی در قرآن :

در روایت جالبی از امام علی‌علیه السلام استعمالات وحی در قران به وحی نبوت، وحی الهام ، وحی اشاره ،وحی تقدیر ، وحی امر ، وحی کذب ( در مورد شیطان ) و وحی خبر تقسیم‌گشته است ودر هر مورد آیاتی مورد استفاده قرار گرفته است. وحی در قران در مورد فرشتگان ، شیاطین ، انسان ، حیوان و زمین به کار رفته است.هم چنین مفاهیمی‌از قبیل الهامات روحانی‌، وسواس شیطانی ، اشاره و غریزه را می‌توان در موارد فوق سراغ‌گرفت.

ســــمانه حســــن

بحث درباره‌ی علوم قران شناخت مسائل مختلف آن ، ازهمان دوران نخست مطرح بوده است وهمواره در طول تاریخ ، بزرگان ودانش‌پژوهان دراین زمینه به بحث و گفتگو نشسته و آثار نفیس و گران‌بهایی از خود به یادگار گذارده‌اند و این مطالعه پیوسته ادامه دارد . بر پایه مدارک موجود ، اولین کسی که در مورد قران به بحث و گفتگو نشست ،یحیی‌بن ‌یعمر، شاگرد برومند ابوالسود دُئلی بود.نام‌برده کتابی در فنّ قرائت ، در روستای واسط نگاشته است که شامل انواع قرائت‌های مختلف آن دوره می‌باشد .سپس حسن بصری کتابی در عدد آیات قران نوشت.

سیر تاریخی نگارش ها در سده‌های مختلف :

قرن اول :

یحیی‌بن یعمر به کتابی در قرائت را نسبت داده‌اند .

قرن دوم :

حسن بصری (م ۱۱۰  ) عبدالله بن عامریحصبی ( م ۱۱۸  ) ، عطاء بن ابی مسلم میسره الخراسانی ( م۱۳۵ ) ابان بن تغلب ( م‌‌ ۱۴۱   ) ، محمد سائب کلبی ( م  ۱۴۶ ) ، حسین بن واقدی مروزی ( م ۱۵۱  ) خلیل بن احمد ( م ۱۷۰  ) .

قرن سوم:

یحیی بن زیاد معروف به فرّا ( م  ۲۰۷  ) مؤلف معانی القران وکتب دیگر. محمد بن جنید (م ۲۸١) صاحب امثال القران ، محمد بن عیّاشی دارای تألیفاتی بسیار و از جمله تفسیری معروف به نام خودش ، قاسم بن سلام ( م ۲۲۴  ) مؤلف الناسخ و المنسوخ ، القرآت و فضایل القران

قرن چهارم :

محمد بن یزید‌واسطی (م ۳۰۶ﺎﻴ۳۰۹   )مؤلف  اعجازالقران ،  ابو علی‌کوفی ( م۳۴۶  ) صاحب فضائل‌القران، ابن‌جریر طبری (م ۳۱۰  )صاحب تفسیر معروف طبری ، ابوبکر ابن قاسم انباری (م ۳۲۸) نویسنده‌ی عجائب علوم القران  ، سید شریف رضی ( م ۴٠٦ ) نویسنده‌ی تلخیص‌البیان فی مجازات‌القران .

ابن ندیم در کتاب الفهرست خویش نام بسیاری از دانشمندان وکتب‌آنان را که تا زمان او یعنی قرن چهارم در زمینه‌های قرانی وجود داشته است ، ذکر نموده است که خودگویای‌کثرت تألیفات درزمینه‌های مختلف است وما تنها به ذکر ارقام واعداد آن اکتفا می‌کنیم :   

 تفسیر : حدود چهل‌و پنج کتاب                   معانی‌القران : شش کتاب

قراءات : بیش از بیست کتاب                       النقط و الشکل للقران : شش کتاب

متشابه القران : ده کتاب                            ناسخ القران‌ومنسوخه : هجده کتاب

از قرن پنج به بعد مباحثی چون قرانی به صورت گسترده‌تر مورد عنایت دانشمندان قرار گرفت وتألیفات قرانی رو به افزایش نهاد.گفتنی است که اصطلاح علوم قرانی آنگونه که فعلاً رایج است با آنچه که‌در چندسده‌های نخستینمصطلح بود ، متفاوت است.

علوم قرانی در گذشته بر مباحث تفسیری قران نیز اطلاق می‌شد ، در واقع علم تفسیر علمی از علوم قرانبوده است همانند علم اعجازقران ، علم تاریخ قران ، علم ناسخ و منسوخ وبه‌تدریج کثرت وتنوع مباحث سبب گردید ، میان مباحث علوم قرانی وعلم تفسیر نوعی مرز بندی به وجود آید . (امروزه علم تجوید که پیش از این در شمار علوم قرانی بود ، به صورت علمی مستقل مطرح است .)

زرقانی میگوید:معروف میان نویسندگان فن علوم قران این است که اولین زمان ظهور این اصطلاح ، قرن هفتم است ولی در دارالکتاب‌المصریه به‌کتابی ازعلی‌بن ابراهیم بن‌سعید مشهوربه حوفی( م ٤٣٠) برخوردم به نام البرهان‌ فی‌ علوم‌القران در سی جلد که پانزده مجلد آن فعلاً موجود است بنابراین ما میتوانیم تاریخ این فن را آغاز قرن پنجم بدانیم .

وی پس از بحثی در تاریخچه‌ی علوم قرانی چنین نتیجه‌‌گیری می‌کند که علوم قرانی به صورت یک فن از اواخر قرن چهارم به دست ابراهیم بن حوفی اعلام وجود نموده ودر قرن ششم و هفتم هجری در دامان ابن جوزی م٥٩٧) و سخاوی ( م ٦٤١  ) و ابو ثامه (م ٦٦٥) پرورش یافت .در قرن هشتم به همت زرکشی و در قرن نهم با تلاش کافیجی و جلال الدین بلقینی به کمال خویش رسید .

آنگاه در پایان قرن نهم وآغاز قرن دهم سیوطی تک سواراین میدان آن رابه جنبش درآورد.تدوین جامع انواع علوم قرانی ، از قرن هشتم با تألیف کتاب البرهان فی علوم القران اثر زرکشی آغازمیگردد. جامعیت کتاب وی درزمینه انواع علوم قرانی تا ان زمان بی سابقه بود،به گونه‌ای که سیوطی ضمن انتقاد از پیشینیان خود به جهت عدم تدوین کتابی جامع در زمینه‌ی انواع علوم قرانی ،پس‌ازمطالعه‌‌ی البرهان‌اظهار سرور و شادمانی نموده خود نیز مصمم به تالیف کتابی مبسوط‌در همین زمینه می‌گردد.

کتاب الاتقان فی علوم القران نوشته جلال‌الدین سیوطی (م ٩١١ )از جمله مهمترین منبع علوم قرانی است .یکی از منابع مهم سیوطی دراین اثر کتاب البرهان بوده‌است .

پس از الاتقان رشد وبالندگی و تدوین علوم قرانی تامدتها متوقف گردید .بیشتر نگارشهای علوم قرانی تنهادرزمینه‌های خاص صورت گرفت و از شدت اهنگ به علوم قران کاسته شد.خوشبختانه در قرن اخیر دانشمندان فراوانی در زمینه ‌های مختلف علوم قرانی تألیفات گرانسنگی را عرضه نموده اند که به بعضی از انها اشاره می‌شود:

·   علامه مجاهد محمد جواد بلاغی ، در مقدمه تفسیر خویش آلاءالرحمن

· محمد عبدالعظیم زرقانی ، مناهل العرفان فی علوم قران

·  دکتر صبحی صالح ، مباحث فی علوم قران

·  دکتر محمد رامیار، تاریخ قران

·  ابو عبداله زنجانی ، تاریخ قران

·  دکتر سید محمد باقر حجتی ، پژوهشی در قران کریم

·  آیت اله‌العظمی خوئی ، البیان فی تفسیر القران

·   علامه طباطبائی ، قران دراسلام

·   محمد هادی معرفت ، التمهید فی علوم القران

·  دکتر داود عطار ، موجز علوم القران

·   سید جعفر مرتضی عاملی ، حقائق هامّة القران حول القران الکریم


  برای مطالعه‌ی بیشتر در این زمینه می‌توانید به منابع زیر مراجعه نمائید :

1.   فهرست، ابن ندیم

 2.  مقدمه‌ی البرهان فی علوم القران زرکشی

 3. مقدمه‌ی التمهیدفی‌علوم القران آیت‌لله معرفت

علوم قران و فهرست منابع عبد الوهاب طالقانی


ســــمانه حســــن