با
یک سیر اجمالی در اقوال بزرگانِ قران شناس روشن میگرددکه به تدریج با ضابطهمند
شدن اصطلاح نسخ ، دایرة نواسخ قران محدود و محدودتر گردیده ونظرمحققان متأخر خط
بطلانی بر نظریّهی طرفداران فراوانی نسخ کشیده است . پیشینیان
تا حدود پانصد آیه را منسوخ میدانستند . مصطفی زید در کتاب خود موارد ادعاییِ نسخ
را نزد متقدمان این گونه گزارش میکند: ابو
عبد الله ، محمد بن خرم 214 مورد ، ابو جعفر نحاس 134 مورد ، ابن سلامه 213 مورد و
ابن بوذری 247 مورد را از مصادیق نسخ دانسته اند.
سیوطی
در الاتقان ضمن ردّ طرفداران کثرت نسخ در یک بررسی در مورد آیات نسخ از ابتدا تا
انتهای قران موارد معدودی را ذکر میکند که عبارتند از : سوره
بقره شش آیه ، ال عمران یک آیه ، نساء دو آیه ، مائده سه آیه . انفال سه آیه ، نور
دو آیه ، احزاب یک آیه ، ممتحنه یک آیه ، مزّمل یک آیه . مجموعه
آیات منسوخ نزدسیوطی 21 آیه است که در منسوخ بودن یک مورد هم تردید مینماید .
دکتر
صبحی صالح پس از بیان این مطلب که محققان ، آیات منسوخ قران را اندک میدانند. به
نظر سیوطی اشاره نموده میگوید : اگر بررسی کنیم درمیابیم آیاتی که پذیرای نسخاندافزون
بده آیه نخواهند بود .ایت
الله معرفت دربررسیهای خود تنها هشت آیه را منسوخ میداند که عبارتند از : آیه
نجوا ، آیة عدد مقاتلان ، آیه متاع ،آیه جزای فاحشه ، آیه توارث به ایمان ، آیه صفح ، آیات معاهد ،و آیات تدریجی بودن
تشریع قتال .
علامه
شعرانی نیز به 5 مورد از نسخ معتقد است . آیت الله خوئی جز به یک مصداق برای نسخ
قائل نیست و آن آیه نجواست .
سید اسماعیل صدر افزون بر آیه نجوا . آیة 65 سوره انفال را نیز منسوخ می داند. در
ادامهی این بحث آیات ناسخ و منسوخ در تفسیر المیزان را انتخاب نموده به اختصار
توضیح خواهیم داد .
1 - آیه عفو و بخشش: «....فاعفوا و اصفحوا حتی
یأتیَ الله ُ بأمره» این
آیه دستور به گذشت از اهل کتاب در آغاز هجرت میدهد . چرا که هنوز مسلمانان قدرت
قابل ملاحظهای نداشتند . علامه میگوید : گفتهاند این آین با آیة قتال نسخ
گردیدهاست.
آیة
29 از سوره توبه : « قاتلوا الذین لا یؤمنونَ بالله و لا بالیوم الاخر ولا یحرّمون
ما حرّم الله ولا یدینون دین الحقُ من الذین اوتوالکتابَ حتی یعملوا الجزیه عن یدٍ
و هم صاغرون .» با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز باز پس ایمان نمیآوردند و آنچه را خدا
فرستادهاش حرام کردهاند ، حرام نمیدارند ومتدین به دین حق نمیگردنند کارزار
کنید تا با خواری بدست خود جزیه دهند .
2
- آیه نسخ حرمت زناشویی در شبهای ماه رمضان: « احلَّ لکم لیله الصیام الرّفثُ الی
نسائکم ، هنّ لباسٌ لکم و انتم لباسٌ لهنّ » در شبهای روزه همخوابگی با زنانتان بر شما حلال است آنان برای شما لباسی هستید و
شما برای آنان لباسی هستید .
این
آیه با نزولش حرمت را نسخ و حلیّتِ نزدیکی با همسران را تشریع نموده ، همانگونه که
گروهی از مفسران این عقیده را دارند و تعابیری نظیر احلَّ لکم و کنتم تختانون
وفتاب علیکم باشد و هنّ در آیه شعار یا دلالت بر حرمت سابق میکند .
3ـ
آیه جزای فاحشه: « واللّاتی یأتین الفاحشه من نسائکم فاستشهدوا علیهنَّ اربعه
منکم فان شهِدوا فامسکوهنَّفی البیوت حتّی یتوفاهنَّ الموت اویجعلالله لهنَّ
سبیلاً » و از زنان شما کسانی که مرتکب زنا میشوند ، چهار تن از میان خودِ مسلمانان بر
آنان گواه گیرند ، پس اگر شهادت دادند آنان رادرخانه نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد
، یا خدا راهی برای آنان قرار دهد .
علامه
مینویسد : ظاهراً همان گونه که گروهی از مفسران گفتهامد مراد از فاحشه در این
آیه زنا است و روایت نمودهاند که پیامبر ، هنگام نزول آیه جلْد (آیه دوم سوره
نور ) فرمود : این آیه همان سبیلی است که
خدا برای زنان زنا کار قرار داده است . شاهد
بر این مطلب این است که آیه با جمله ( أو یجعل الله لهنَّ سبیلاً ) ظهور براین
مطلب دارد که حکم آیه در آینده نسخ میگردد. تردید
در آیه اشعار دارد بر این که ممکن است این حکم نسخ گردد و چنین نیز میگردد حکم
جَلد و تازیانه ، حکم حبس ابد آنها را نسخ نمودو بدیهی است که حکمی که در اواخر
زمان حیات پیامبر و پس از آن حضرت بر زنان زنا کار جاری میگردید ، زدن تازیانه
بود و نه حبس ابد آنها در خانه . بنابراین آیه با فرض این که دلالت بر حکم زنان
زناکار داشته باشد ، آیه جَلد « الزّانیه و الزانی ، فالجلدوا کلّ واحدٍ منها جلده
» : به هر زن زناکار و مرد زناکار صد تازیانه بزنید ، نسخ گردیده است .
4
- آیهی توارث از طریق ایمان: « انَّالذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و
انفسهم فی سبیل الله والذین آووْا ونصروا اولئک بعضهم أولیاءُ بعض...» کسانی که ایمان آورده و هجرت کردهاند ودرراه خدا بامال و جان خودجهاد نمودهاهد و
کسانی که (مهاجران ) را پناه دادهاند و یاری کردهاند انان یاران یکدیگرند .
از
بیان علامه چنین استفاده میشود که ولایت بر ارث با اخوّت دینی و نه نسب و قرابت
در آغاز هجرت ، میان مهاجرین و انصار ، امری مسلّم بوده است . پیامبر
میان اصحاب خود عقد اخوت برقرار نمود و آنان با همین اخوت از یکدیگر اث میبرند.
مجمع البیان از امام باقر (ع) نقل میکند :
انَّهم
کانوا یتَوارثون بالمؤاخاة ، یعنی مسلمانان به سبب برادری دینی از یکدیگر ارث میبرند
.
درالمنثور
به نقل از ابن عباس میگوید : پیامبر میان اصحاب خود برادری ایجاد نمود و بعضی را
وارث بعضی دیگر گردانید ،تا آنگاه که آیه « واولواالارحام بعضهم اولی ببعضٍ فی
کتاب الله » و خویشاوندان طبق کتاب خدا . بعضی به بعضی اولویت دارند و بر مؤمنان ومهاجران
مقدمند.، نازل گردید .با نزول این آیه ارث به نسَب ، جای توارث به ایمان را گرفت .
5
- آیه نجوا: « یا ایهاالذین امنوا اذا ناجیتم الرسول فقدّموا بین یدی نجواکم صدقه» ای کسانی که ایمان آورده اید هرگاه با پیامبر گفتگوی محرمانه می کنید پیش از
گفتگوی محرمانة خودصدقه ای تقدیم بدارید . آیه
فوق را همهی قران شناسان شیعی و بسیاری از دانشمندان سنّی جزو ایات منسوخ قران میدانند
، قبلاً اشاره کردیم که آیت الله خوئی ، تنها مصداق نسخ در قران را همین آیه
دانسته است . درشأن نزول این آیه گفتهاند که مسلمانان در اثر کثرت سؤالات غیر
لازم ، وقت پیامبر را بی نتیجه میگرفتند این آیه نازل شد و برای هربار صحبت ،
انفاق یکدرهم را به عنوان صدقه واجب نمود .
علامه
طباطبائی میگوید : مومنان و صحابه ، نجوا با پیامبر را به خاطر خوف بخشش مال ترک
نمودند و هیچ کس جز علی بن ابی طالب با پیامبر سخن نگفت .علی (ع) ده مرتبه اقدام
به این کار نمود و برای هر مرتبه یک صدقه داد ،تا آنکه آیه بعدی از همین سوره نازل
گردید و شدیداً صحابه و اصحاب را مورد عتاب قرارداد :« ءَأشفقتم ان تقدّموا بین
یدی نجواکم صدقات...» : آیا ترسیدید که پیش از گفتگوی محرمانة خود صدقهای تقدیم بدارید
.با نزول این آیه ، حکم سابق نسخ گردید .
6
- آیه عدد مقاتلان: « یا ایها النبی حرّض المؤمنین علی القتال ، ان یکن عشرون
صابرون یغلبوا مأتین و ان یکن منکم مأه یغلبوا الفاً من الذین کفروا بانّهم قومٌ
لا یفقهون » ای
پیامبر مؤمنان را به جهاد بر انگیز ، اگر درمیان شما بیست تن ، شکیبا باشند بر
دویست تن چیره میشوند و اگر از شما یک صد تن باشندبر هزار تن پیروز میگردند زیرا
آنان قومی هستند که نمیفهمند . در
مورد این آیه گرچه التمهید آن را از آیاتی دانسته است که باآیهی بعدش نسخ می
گردد.التمهید، البیان و المیزان ، سیاق هر دو آیه را شاهدی بر نزول همزمبن آن
دانستهاند ، بنابراین ناسخ بودن آیة دوم نسبت به آیه اول را نمیپذیرد . در
پایان بحث به دو نمونه از شبهات مطروحه پیرامون مسئله نسخ اشاره میکنیم .
شبههی
اول: بودن آیات ناسخ و منسوخ در قران مستلزموجود تنافی میان برخی آیات قران است
که با آیه « افلا یتدبّرون القران و لو کان من عندالله غیر الله لوجدوا فیه
اختلافاًکثیراًُ »سازگار
نیست زیرا این آیه هر گونه تضاد و تنافی میان آیات را نفی میکند .ولی باید توجه
داشت وجود تنافی در صورتی است که ظاهری نباشد . هرگاه حکم منسوخ زماناً و مکاناً
با حکم ناسخ مغایرتداشت ، و هریک در جای خود مشتمل برمصلحت زمانی خود بود، در آن
صورت تنافی و مرتفع می گردد . در حقیقت هیچگونه تضادی میان دو حکم یاد شده وجود
ندارد .نهایت امر آنکه مراجعه کننده بایستی یاد شده را که موجب رفع تنافی است ،
اگاهی داشته باشد.
شبههی
دوم: اساساً وجود آیات ناسخ و منسوخ در قران چه فایدهای داشته است ، جز تلاوت
لفظ فارق از محتوی؟
پاسخ
: اگرثمرهی نزول آیات قران در حکم تشریعی آنها بود این اشکال صحیح به نظر می رسید
، علاوه که نفس وجود آیات ناسخ ومنسوخ در قران ، سیر تدریجی و مراحل تشریع احکام
رانشانش می دهد . این خود یک ارزش تاریخی دینی است که مراحل تکامل شریعت را میرساند
، اما باید دانست که تشریع یکی از اهدافی است که در نزول قران مدّنظر بوده است .
بسیاری از آیات قران ، اساساً حکم تشریعی را در برندارد . قران شناسان بر این
باورند که آیات الاحکام از پانصد آیه تجاوز نمیکنند. آنچه که هدف اساسی از نزول
ایات بوده هدایت گری آن است . اگر در مواردی حکم تشریعی آیات برداشته شده است ،
بعد اعجاز و تحدّی آنان همچنان به قوت خود و ثبات اولی خودبرقرار است .
برای
مطالعهی بیشتر در این زمینه به منابع ذیل مراجعه نمائید :
1. مناهل
العرفان ، زرقانی ، ج 2
2. البیان
، آیت الله خویئ ، بخش مربوطه
3.التمهید ، آیت الله معرفت ، ج 2
4.ترجمه
الاتقان ،سیوطی ، ج2 ،نوع 47
5.مباحث
فی علوم القران ، دکتر صبحی صالح ، بخش مربوطه
6.علوم
القران ، آیت الله محمد باقر حکیم ، فصل مربوطه
7.النسخ
فی القران الکریم ، دکتر مصطفی زید