الف) نزول دفعی:
پس از آنکه معلوم گردید آیات دلالت کننده بر نزول قران در ماه رمضان ارتباطی با مسأله بعثت ندارد این پرسش مطرح میشود که نزول را که قران از او سخن گفته چه نزولی بوده است؟ این احتمال وجود دارد که قران نزولهای گوناگونی داشته باشد ، چرا که در بسیاری از روایات شیعه وسنی چنین امری مورد تأکید قرار گرفتهاست . جلالالدینسیوطی در الاتقان میگوید :در نحوة انزال قران در لوح محفوظ سه قول وجود دارد .قول اول که از همه صحیحتر ومشهورتر استقرانبهصورت یکپارچه در شب قدر به آسمان دنیا نازل شده است و سپس به تدریج در مدت 20 یا 23 یا 25 سال ( به حسب اختلافی که در مدت اقامت پیامبر در مکه بعد از بعثت وجود دارد ) نازل گشته است . قول دوم : قراندر شب 20 یا 23 یا 25 از هر ماه رمضان به آسمان دنیا نازل شده است به طوری که در هر شب قدر خداوند مقدارآیاتیرا که نزول انرا در طول سال مقدر فرموده نازل میکرده است و بعد همین آیات در طول سال نازل میشدهاند . قول سوم : مراد از نزول قران در ماهرمضان ، ابتدای نزول آن بوده که به تدریج پس از آن به صورت متفرق ، آیات قران نازلشدهاست.
مرحوم طبرسی ( رضیاللهعنه ) ضمن تفسیر سورة قدر به نقل از ابن عباس مینویسد خداوند متعال قران را یکباره در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان دنیا نازل کرد وسپس جبرائیل آنرا قسمت به قسمت به صورت پنج یا ده آیه و یا کمتر و بیشتر وحتی به صورت یک آیه در مدتی حدودبیستسه سال از جانب خدا بر پیامبر (ص) نازل گردانید. علامه طباطبایی در این زمینه نظریة دیگری دارد که خلاصه آن چنین است :از تدبردر آیات مربوط به نزول قران در شب قدر از ماه رمضان و تعبیر انزال در هر سه آیه در مقابل تنزیل برمیآید که نزول دفعی از قران مراد است (باب تفعیل برای کثرت به کار میرود بر خلاف افعال) واین به این خاطر است کهقران دارای حقیقتی فوق فهم عادی است ماست .
« کتابٌ احکمت آیاته ثمّ فصّلت من لدن حکیمٍ خبیر » : کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شدهاست .در آیه احکام در مقابل تفصیل قرار گرفته است ومعنای ان عدم تفصیل است . یعنی قران در یک مرحله اجزا و فصول نداشته است و این تفصیل و جزئیات آیات که اکنون در قران مشاهده میشود پس از مرحلة احکام است .آیات 53 اعراف و 39 یونس به همین مطلب دلالت دارند و از همة این آیات واضحتر آیات 4-1 سورة زخرف است :(حم والکتاب المبین ـ انا جعلناه قرآناً عربیاً لعلکم تعقلون ـ انه فی امّ الکتابِ لدینا لعلیٌّ حکیم)
این آیات بیانگر این امر است که کتاب مبین در ام الکتاب ، لفظ عربی نبوده و تفصیل واجزا نداشته وتنها برای فهم بشر به لسان عربیدر آمده است .این آیات وآیات دیگرموجب میگرددکه ما بگوییم مراد از انزال قران در ماه رمضان انزال حقیقت کتاب آسمانی به قلب مبارک پیامبر به صورت یکمرتبه و دفعی میباشد . همانگونه که قران مفصل به تدریج در طولمدتنبوت بر قلب پیامبر نازل گشته است .علامه آیة «ولا تجعل بالقران من قبل ان یقضی الیک وحیه »
و آیة « لا تحرّک به لسانک لتجعل به انَّ علینا جمعه وقرآنه »را دلیل بر این میداند که چون حقیقت قران بر قلب پیامبر نازل شده بود پیامبر نوعی آگاهی نسبت به آنچه به او نازل میشده داشته است و به همین جهت از تعجیل در قرائت قران قبل از پایان یافتن وحی نمیگردیده است . ابوعبداالله زنجانی در کتابتاریخ القران خود میگوید : روح قران که اهداف عالی قران است و جنبههای کلی دارد در آن شب بر قلب پاک پیامبر (ص)تجلی یافت ( نزل به الروح الامین علی قلبک )سپس در طول سالها بر زبان پیامبر ظاهر شد . ( و قرآناً فرقناه لتقرأه علی الناس علی مکث ونزلناه تنزیلاً)
ب) نزول تدریجی :
اما در مورد نزول تدریجی قران صرف نظر از این که از نظر تاریخی بدیهی و قطعی است که آیات قران در زمینهاو مناسبتهای مختلفی نازل گشته است آیاتی از قران نیز تدریجی بوذن نزول را بیان میکند مانند سورة اسراء آیه106 و سورة فرقان آیة 32 ، اینک با مقایسه میان دو گروه از آیات یعنی آیاتمربوط به نزول کلی قران در ماه رمضان و آیات مربوط به نزول تدریجی آن معلوم میگرددکه هیچگونه تنافی و تضادیدرمیانآنها نیست بلکه هر گروه ناظربه نوعی از نزول قران میباشد.
به اقتضای مسائل روزمرة اقتصادی ویا حوادثی نظیر جنگ و صلح حکم حرحادثهای در نزول تدریجی قران کریم بیان میگردد. ودیگر نزول دفعیمعنا نداشته است و وقتی حقیقت قرانوکتاب مبینمطرح بوده نزول دفعی قران جلوه نموده است.
حکمت نزول تدریجی قران :
حکمتهای متعددی برای نزول تدریجیقران ذکر نمودهاند که ما به عنوان نمونه برخی از آنها را که دکتر سید محمد باقر حجتی در کتاب پژوهشی درتاریخ قران خودآورده ذکر میکنیم :
1- دواعی و مقتضیات و حوادثی که متعاقباً رخ میداد واقتضا میکرد که قران نیز تدریجاً و گامبه گام ِ همان حوادث نازل گردد.
2- طبق آیات 32و33سورة فرقان پیوستگی و ادامة تدریجیِ نزول قران یکی از عوامل ثبات و پایداری پیغمبر(ص)در مسئله دعوت او به شمار میرفت وباعث دلگرمی آن حضرت میشد .
3- نزول تدریجی قران این امکان را برای پیامبر و مردمِ همزمان اوفراهم میآورد تا بتواند قران را حفظ نمایند زیرا پیامبر(ص) امّی بود یعنی نه میخواند و نه مینوشت .
4- اگر قران به صورت جمعی و یکباره نازل میشد و احکام و قوانین آن دفعه به مردم ابلاغ میگشت،زیر بار وظایفی که قران باضوابط خاصی آنرا مشخص کرده بود نمیرفتند.
5- یکی دیگر از حکمتهای دیگر نزول تدریجی آیات قران این است که نزول قران با چنین کیفیتی فرصت بهتری برایتأمل در مضامین و محتوای آیات را برای مردم فراهم میساخت تا با بصیرتی عمیقتر در آیات الهی مطالعه کنند(با توجه به این که بیشتر مردم امّی بودند) .
6- دیگر آنکه بعضی از آیات قران ناسخ بعضی دیگر بودهاست و این معنی لازم بود که خداوند مردو را برای مدتی به عمل و یا ترک عمل در مورد امری موظف سازد وپس از مدتی به مقتضای حکمت احکام را با فرمان دیگر حکم ثانوی تغییر دهد.
برای مطالعهی بیشتر به منابع ذیل مراجعه نمائید :
1. تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی ، ج 2 ،
2. قران در اسلام ، علامه طباطبایی
3. التمهید عی علوم القران ، آیت الله معرفت ،ج 1 ، ص 105 - 124
4. تاریخ قران دکتر رامیار
5. تاریخ قران ، دکتر حجتی
6. الاتقان فی علوم القران ، جلال الدین سیوطی