دانشـنامه موضوعی علوم قـرآن و حدیث

موضوعات مطالب

قصر آن است که کلام دارای دو دلالت مثبت و منفی باشد ، چیزی را اثبات و چیز دیگری را منفی فراگیر است مانند کلمه‌ی توحید ، که جز خدا ، دیگر خدایان به طور کلی و فراگیر نفی شده‌اند ولی قصر اضافی ، نسبی است و به محدوده‌ی خاصی نظر دارد ، مانند آنکه کسی گمان دارد : فلانی هم عالم است و هم شاعر ، آنگاه به او بگویی آن شخص تنها عالم است و بس ، یعنی شاعر نیست . این نفی ، صفات دیگر را از او نفی نمی‌کند . قصر اضافی سه گونه است :

 قصر قلب : در این قسم مخاطب گمان دارد زید شاعر است نه عالم ، به او گفته می ‌شود:( زید عالم لا شاعر ) عکس آن چیزی که گمان کرده است .

  قصر افراد : در این قسم مخاطب گمان می ‌کند که زید هم شاعر است و هم عالم . به او گفته می‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌شود:( زید عالم لا شاعر ) یعنی تنها عالم است و شاعر نیست .

 قصر تعیین : در این قسم مخاطب تردید دارد که زید شاعر است یا عالم و می ‌خواهد بداند کدام است. به او گفته می شود : ( زید عالم لا شاعر ) و یکی از دو صفت که آن شخص تردید دارد اثبات و دیگری نفی می شود .

قصر - چه حقیقی و چه اضافی - به دو گونه است : قصر صفت بر موصوف یا قصر موصوف بر صفت در قصر صفت بر موصوف مراد آن است که چنین صفتی جز در موصوف یاد شده وجود ندارد ، مانند صفت الو هیت که منحصراً خاص باری تعالی . ( لا اله الا الله ) خدایی جز او نباشد و یا آنکه گویی : ( زید شاعر لا عمرو ) تنها زید شاعر است نه عمرو . در قصر موصوف بر صفت مراد آن است که موصوفی در صفت منحصر است و صفت دیگری ندارد . مانند مثال‌ های یاد شده : زید شاعر لا عالم . زید تنها شاعر است و عالم نیست . 

ســــمانه حســــن

قصر و اختصاص