عام لفظی است که تمام افرادی که صلاحیت دارند در ضمن آن جمع شوند ، در بر گیرد .و الفاظ مخصوصهای دارد واز جملهی آنها ( کل ، الذی ، التی ) است .الفاظ عام در قران بر سه نوعند :
قسم اول: عموماتی هستند که بر عموم خود باقی میباشند و به موردی خاص تخصیص نجوردهاند .
« کلُّ نفسٍ ذائقة الموت» هر کسی طعم مرگ را میچشد .
« ان الله کان بکل شئٍ علیما» که خداست به همه چیز داناست .
قسم دوم: عموماتی هستند که از ابتداء نزول . مراد از آنها خصوص بوده است .
« انا اعطیناک الکوثر»ما کوثر را به تو اعطا کردیم .
کوثر عام است و ممکن است شامل هر نعمتی بشود اما بنابر عقیدة غالب مفسرین ، نعمت وجود حضرت زهرا (س) میباشد .
« یطعمون الطعام علی حبّه مسکسناً و یتیماً و اسیراً » : و غذای خود را با اینکه بدان نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر میدهند .
ظاهر این آیه شامل هر کسی میشود اما بنا بر شأن نزول ، آیه قطعاً در مورد عدهای خاص یعنی حضرت علی و حضرت زهرا و حسنین علیهم السلام نازل شده است .
قسم سوم: عموماتی هستند که تخصیص خوردهاند و عمومیت آنها باقینمانده است ، چنین عموماتی در قران بسیار زیادند ، به طوریکه در مثَل آمده است :
( ما من عامٍ الا و قد خُص ) هیچ عامی نیست مگر اینکه تخصیص خوردهاست .آنچه که عام را تخصیص میدهد گاهی در ذیل همان آیه بدون فاصله ذکر میشود . چنین تخصیص دهندهای را مخصص متصل مینامند . مانند :
« کلُّ الطعام کان حلّاً لبنی اسرائیل الا ما حرّم اسرائیل علی نفسهِ من قبل ان تنزّل التوراة ...»
همه غذاهای پاک بر بنی اسرائیل حلال بود جز آنچه که یعقوب پیش از نزول تورات به خود حرام نمودهبود .
با توجه به بخش آخر آیه ( الا ما حرم ) متوجه میشویم عمومیت قسم اول از بین نرفته است و دیگر هر غذای بر بنی اسرائیل حلال نیست بلکه تنها غذاهای حلال است که آنها قبل از نزول تورات بر خود حرام نکردهاند .ولی گاهی مخصص درآیهی دیگر و حتی در اخبار و احادیث ذکر میشود چنین تخصیص دهندهای را مخصص منفصل مینامند . مانند :
« والمطلقات یتربّهنَّ بانفسهنَّ ثلاثه قروء» زنان طلاق دادهشده باید به اندازة سه بار عادت و پاکی ، عدّه نگه دارند .
در این آیه عدّه همه زنان سه بار عادت و پاکی بیان شده ، این حکم کلی به آیة 4 از سوره طلاق تخصیص خوردهاست که میفرماید : عدة زنان آبستن ، وضع حمل آنهاست
« واولات الاحمال اجلَهنَّ ان یضَعنَ حملهنَّ » عده زنان آبستن به وضع حمل آنهاست .
« السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما ...» اطلاق این آیه شامل هر نوع سرقتی میشود و شامل هرسارقی میگردد ، ولی اخبار واحادیث برای قطع دست سارق شروطی وضع کردهاند ازجمله اینکه : سارق بالغ و عاقل باشد ، از مکان محفوظی سرقت کند ، کسی وی را مجبور نکرده باشد و...
برای مطالعهی بیشتر در این زمینه به منابع ذیل مراجعه نمائید :
1. الاتقان فی علوم القران ، جلال الدین سیوطی ، نوع مربوطه
2.التمهید فی علوم القران ، آیت الله معرفت ، فصل مربوطه
3.مناهل العرفان ، زرقانی ، مبحث مربوطه
4. مباحث فی علوم القران ، دکتر صبحی صالح ، بخش مربوطه
5.تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی ، ذیل آیات مربوطه به این علوم
6.البرهان فی علوم القران ، زرکشی ، بخش مربوطه
7.مجمع البیان فی علوم القران ، امین الاسلام علامه طبرسی ذیل آیات مربوطه
8. علوم قران عند المفسرون ، دفتر فرهنگ و معارف ، قم انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی سال 1375
9.تاریخ قران ،دکتر حجتی
10.تاریخ قران ، آیت الله معرفت