سوگند تأکیدی است که در کلام برای نشان دادن اهمیت مطلب بهکار میرود . در قران نیز طبق شیوههای کلام عرب از این روش استفاده شدهاست . البته در مواردی که امر مهمی در میان بوده و بن تأکید مُغَلَّط ( تأکید مضاعف و چند برابر ) نیاز باشد ، بدین معنا که تنها تأکید ساده کفایت نکند ، چه در آن صورت از ادوات ( ابزارخاص ) تأکید استفاده میشود نه سوگند و نیز سوگند به چیزی یاد میشود که خود از اهمیت ویژهای برخوردار باشد به گونهای که مورد توجه و عنایت به ( مُقسَم علیه ) نیز ثابت و استوار و مورد قبول همگان میباشد. پس سوگند آمیختهای از تأکید و تشبیه است ، بعلاوه اهمیت مقسم به و مقسم علیه را نیز میرساند . از این مطلب پاسخ دو پرسش روشن میشود :
1. چرا خداوند سوگند یاد میکند ؟
2. چرا به چیزهایی از قبیل درخت یا برخی زمانها و مکانها قسم یاد میکند ؟
جواب : اولاً طبق شیوهی کلام ، عرب در موارد مقتضی برای تأکید مطلب از سوگند - که تأکید مغلط است - استفاده میکند ، ثانیاً سوگند آمیختهای از تشبیه و توکید است . عناصر تشکیل دهندة سوگند عبارتند از :
1.(مقسَم به ): آنچه به ان سوگند یاد میشود.
2.( مقسَمٌ علیه ): آنچه بر آن سوگند یاد میشود.
3.(حرف قسَم ): ادوات و ابزاری که بدان سوگند صورت میگیرد.
4.( حرف جواب قسم ): حروفی که بر سر جواب قسم در میآیند و مقسم علیه را مشخص میسازند.
مقسمبه در کلام انسانها ، ذات و صفات حق تعالی است و یا احیایاً جای یکدیگر ،مانند : لعمرک یا لعمری ، قسم مشروع ، که آثار شرعی برآن شود ، تنها قسم به ذات و صفات حق تعالیاست .مقسومعلیه،هر امر مهمی است که نیاز به تأکید مضاعف دارد .
حروف قسم: باء ، واو و لام است . واو ، تاء و لام در قران آمده ، ولی باأ در قران نیامده است با آنکه اصل در حروف قسم باء و بقیه به آن ارجاع میشوند ، لذا ( والله ) به ( اقسم باالله ) تفسیر میشود.