قران به زبانی و در عصری نازل گردید که درآن دوره شیوههای گوناگون فصاحت و بلاغت در حد امکان در بین اهل زبان متداول بوده است . یکی از آن شیوهها کاربرد دلالت در این کتاب آسمانی است . دراینجا به توضیح و بررسی مختصر آنها پرداخته میشود:
اقسام دلالت : دلالت هر لفظ بر معنای آن ازجهتی برسه گونه تقسیم میشود :
1 - دلالت مطابقی: مجموع واژههای بکار رفته در کلام ، به ضمیمة هیأتهای اِفرادی و ترکیبی ، برمعنای محصّل و موضوع له دلالت میکنند و همة این دلالتها مقصود هستند . در آیه « یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون» که خطاب به مؤمنین است همهمخاطبین بر روزه گرفتن مکلف شدهاند . همانگونه که بر گذشتگان واجب بودهاست .به طوری که ملاحظه می شود مجموع این معانی از مجموع الفاظ به کار رفته در آیه اراده شده است .
2 - دلالت تضمُّنی (ضمنی): قسمتس از معنا از عبارت برداشت شود و مورد بهره قرار گیرد چنانکه در آیة فوق چنین استفاده شود که در امم سالفه نیز روزه واجب بوده است یا از آیه وضو « وامسحوا بروسکم و ایدیکم » استفاده که مسح بعض سر را کفایت میکند . وبا عبارتی روشنتر مجموع کلام دلالتی دارد کهمطابقی نامیده میشود ولی ابعاض کلام هر یک به نکتهای اشاره دارد که هر یک مقصود متکلم است و باید به آن توجه داشت و آن را دلالت ضمنی گویند و حجت است . در قران از این دلالات که برخی به دلالت اقتضا برمیگردد ، فراوان است. دلالت اقتضا دلالتی است که از جمع میان دو کلام بدست میآید مانند آیه « و حمْلُه و فصاله ثلاثون شهراً» : مدت حمل ات هنگام از شیر گرفتن سی ماه است . در کنار آیه « الوالدات یرضعنَ اولادَهنَّ حولین کاملینِ» : ومادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند .، استفاده میشود که اقل مدت حمل شش ماه است. هر یک از دلالتهای مطابقی و تضمنی تابع وضع است ، یعنی دلالت همه لفظ بر همه معنا یا دلالت همه لفظ بر جزئی از معنا . بر خلاف دلالت التزامی که تابع وضع نیست .
3ـ دلالت التزامی: هر گاه لفظ بر چیزی دلالت کند که خارج از معنای موضوع له ، ولی معمولاً با آن ملازم و همراه باشد آن را دلالت التزامی گویند .مانند آنکه بگویند خانه و اثاث و خانه را اراده کند . در این قسم معنای مستفاد از عقل میشود و تابع وضع واضع نیست . ومستند آن را ملامهای است که میان معنای مفهوم و معنای موضوع بر قرار میشود . این ملازمه عقلانی است نه جعلی و قرار دادی . مثلاً اگر بگویند درِ خانه فلانی همیشه باز است ، از این عبارت استفاده میشود که آن فرد مهمانپذیر است . این معنای مستفاد وضعاً بیرون از محدوده معنای موضوع له است ولی عادتاً ملازم آنست .
ازآیه « ولا تجعل یدک مغلوله الی عنُقک ولا تَبسُطها کلُّ البسطِ» هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن و بیش از حد دست خود را نگشا . با کنایه فهمیده می شود که بخل مورز و گشاده بازی نکن و یا از شعر فردوسی که میگوید :
ز سمّ ستوران در آن پهن دشت زمین شد شش و آسمان گشت هشت
استفاده میشود که جنگ آن اندازه مغلوبه شد که از کثرت برخاستن گرد و غبار، گویی یک طبقه از زمین کاسته و بر آسمان افزوده شد .
شرائط دلالت التزامی: یکی از شرائط دلالت التزامی این است که معنای ملازمه میان لازم و ملزوم ذهنی باشد یعنی میان مفهومی که لازمة معنای موضوع له است ، ومعنای موضوع له (ملزوم) در ذهن ، تلازم به وجود اید ، به گونهای که هر گاه معنای موضوع له در ذهن حضور یابد آن مفهوم لازم نیز حاضر شود .البته این تلازم گاهی بیّن است یعنی بخوبی آشکار است و گاهی غیر بیّن .
لازم بیّن: بیّن نیز دو قسم است : بیّن بالمعنی الاخص و بیّن بالمعنی الاعم . بیّن بالمعنی الاخص آنست که با تصور معنای ملزوم ، مفهوم لازم نیز در ذهن حضور یابد ، مانند تصور اربعه که بلافاصله زوجیت نیز به همراه آن متصور میشود . بیّن بالمعنی الاعم آنست که با تصور ملزوم و لازم ، ملاحظه نسبت میان ان دو جزم به ملزوم حاصل شود مانند تصور اربعه و تصور اثنین که با ملاحظه نسبت میان انها جزم حاصل میشود که اثنان نصف اربعه است .تنها همین مقدار تصور و اندیشه . برای جزم به لزوم و ملازمه میان آن دو کافی است و به استدلال یا اقامه برهان نیازی نیست .
لازم غیر مبیّن: دو لازم غیر مبیّن به صرف تصور لازم وملزوم و ملاحظة نسبت بین آنها جزم به لزوم پیدا کرد ، بلکه باید برهان اقامه کرد ، مانند اثبات صفت حدوث برای عالَم که به استدلال و رائه حدّوسط و ( هر متغیر حادث است ) تا نتیجه بدست آید که ( عالم حادث است ) البته در باب دلالات ، تنها دلالت بیّن معتبر است . چه بالمعنی الاخص و چه بالمعنی الاعم و در قران از این نوع دلالات فراوان است و در تمامی انواع کنایهها و استعارهها از همین دلالت استفاده شده است ، و همچنین باب ( مفاهمیم ) در همین زمینه قرار گرفته است.